خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی
خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی

بی خبر

بسم الله الرحمن الرحیم


با عرض سلام و خسته  نباشید

باید عرض کنم مدتی است که در بیمرغ نیستم و خبر خاصی از بیمرغ ندارم.

خبرهای ناگوار که با پیامک میرسه از قبیل فوت محمد علی و زهرا شفیعی به فاصله چند روز از اهالی روستای اسو.

یک خبر هم از آقای مالک گنابادی شنیدم که در باره این پزشکان تازه وارد بود.میگفت افراد زیادی از بیمرغ که در شهر سکونت دارند جهت معالجه مراجعه میکنند که باعث شاکی شدن  مسئولین این طرح شده

یک خبر هم قبلا داده بودم ماشین آقای رعنایی پیدا شده که اشتباه بوده و تنها پلاکش بر روی یک ماشین سرقتی دیگه پیدا شده.هوای ماشیناتون رو تو این زمستون داشته باشید که این دزدا رحم ندارند.

یادی از قدیما نوشته م.ت.ت


بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا سیدالشهدا

السلام علیک یا اباصالح المهدی

سلام علیکم.

یکه از دوستان اومدند ده بخش نظرات یاده از قدیما کردند که به نظرم خیله جالب بدی و ادمر و یاد دی کانه مندزدی.مطلبر مگذرم تا شما هم استفاده کنه.اگر شما هم از ای مطالب داشته ما دربست درخدمتم.از ای برادر هم تشکر مکنم.

این نظر نیست و ربطی به مطلب گذاشته شده ندارد. هرچه صبر کردم که مطلبی درج کنید که این مطلبی که می خواهم بگویم ربطی به آن داشته باشد، درج نشد که نشد. مطلب من یادی از گذشته هاست، از گدشته های بیمرغ (ساختمانهای قدیم) برای افراد چهل سال به بالا که سنشان قد می دهد شاید بهانه ای شود که خاطره ای برایشان زنده شده و برای دیگزان نقل کنند. بیمرغ قدیم یادش بخیر ، خوابیدنهای پشت بام گلی یادش بخیر، شنیدن فریادهای مردم که همه را با صدایشان می شناختیم یادش بخیر، صدای اذان حسنعلی سلطاندوست و نوحه هایش یادش بخیر، صدای اذان کلوخ قهرمان یادش بخیر، صدای قرآن خواندن شهنوازها در پشت بام خانه شان در صبح هر روز یادش بخیر، صدای قرآن خواندن بچه ملایی های در خانه محمد تهرانی یادش بخیر، صدای نادعلی خواندن کربلای اسماعیل و همچنین کربلای حاجی یادش بخیر، نگاه کردن باچشمهای ضعیف و کم سوی کربلای حسین صدیقی به ابرها و آرزوی باران ایشان یادش بخیر، صدای نقش علی اکبر حاج علی پاکروح با آن صدای جذاب یادش بخیر، مدرسه رضوی یادش بخیر، عصای محدخو یادش بخیر ، بالونه انبار یادش بخیر، حمام قدیم یادش بخیر، کوچه های پیچ در پیچ یادش بخیر، ته منزل یادش بخیر، کوچه ساباد یادش بخیر، کوچه کلاغها یادش بخیر، چغوک انداختن در هنگام شب پایینیا و ترساندن آنها با رفتن زیر تابوت روی قبرستانها یادش بخیر، بازی بدون هیچ دغدغه در روی خاکپلی بین باغ و مدرسه یادش بخیر، خوردن تکه نان تفتان در هنگام رفتن به مدرسه و به قرض دادن تکه ای به هم کلاسی ها یادش بخیر، بلندگوی کوچک نصب شده بالای خانه استاد محمد سپاهی و گذاشتن نوار کافی توسط ایشان یادش بخیر، موتور ایج ایشان و چرخاندن به عکس چرخ جلوی موتور بخاطر صفر شدن کیلومتر یادش بخیر، کله معلق محمد رسولی روی پشت بام مزار یادش بخیر، دعواهای اصغر با حاج عبدالصمد یادش بخیر، دعواهای پرویز یادش بخیر، ایجاد نظم توسط پرویز در هیئت عزاداری یادش بخیر، کربلای شیخ علی اکبر یادش بخیر، کربلای سید میرحاج و نخچلک هایی که از ما میکند و می گفت تو کدونکی یادش بخیر، جلوگیری کردن کربلای حسین بزمارا از رفتن بچه مدرسگیها در روز برفی بخاطر کتک خوردن علیرضا توسط مدیر مدرسه با موتور توپ توپی یادش بخیر،خیلی خاطرات که شاید گفتنش تبعاتی داشته باشد یادش بخیر ، خاطرات مدفون شده زیر خروارها خاک در ساختمانهای ویران شده توسط همین انسانهای دو پا یادش بخیر، خوابهایی که هنوز از بیمرغ قدیم می بینیم یادش بخیر،  و خاطراتی هم که می ترسیم بگوییم هم یادش بخیر. . .  ضمنا خدا رحمت کند کسانی را که از آنها یادی شد و الان در میان ما نیستند. از خیلی ها باید یاد می شد و بنا داشتم یاد کنم که بخاطر طولانی شدن از آن صرف نظر کردم و انشاء الله این فتح بابی برای کسانی باشد که خاطراتی دارند و دوست دارند دیگران هم آن را بشنوند. انشاء الله . ( با اجازه مسوول وبلاگ از همگی صمیمانه می خواهم که نظر بدهند و خاطرات خوب خود را بدون اینکه به کسی اهانت شود را بازگو کنند ) ضمن اینکه مسوول محترم وبلاک مواظب هست که از درج مطالب موهن جلوگیری کند)                                                                  خداوند یاریگرتان باد


تاریخ ارسال: چهارشنبه 18 خرداد ماه سال 1390 ساعت 23:18 | نویسنده: مهدی | موضوع: خاطرات قدیم و جدید | چاپ مطلب 19 نظر

بیمرغ در ایام چهل و هشتم-تصادفات خطرناک در ورودی روستاها-حلقه های صالحین-اعتیاد جوانان-و دیگر هیچ

بسم الله الرحمن الرحیم


تصادف عیسی لشکر پناه

در روز چهل و هشتم آقای عیسی لشکر پناه به همراه یک نفر دیگر در حال ورود با موتور سیکلت به روستای بیمرغ با یک دستگاه خودروی پژو که با سرعت بالا از سمت گناباد در حال آمدن بود  برخورد و باعث شکستن پای ایشان شد.حال جدا از این که مقصر چه کسی است ولی باید مسئولین محترم اداره راه گناباد فکری برای ورودی روستای بیمرغ بردارند.چندی قبل هم همین قضیه برای مرحوم اسماعیل خصلتی رخ داد که باعث فوت ایشان شد.همین موضوع در ورودی روستای اسو هم چندی قبل اتفاق افتاد که باعث فوت مرحوم جوشنی شد البته مسئولین محترم ورودی روستا به جاده آسفالت را سرعت گیر گذاشته اند ولی این اتفاقات اکثرادر عرض جاده اتفاق می افتدحالا اگر آقای خصلتی مرحوم تنها در روستای ما دامدار بود میگفتیم تمام شد ولی همه میدانند که کار مردم این روستا اکثرا دامداری است و راننده ها با این ماشینهای مدل بالا اصلا در هنگام عبور از روستا سرعت خود را کم نمی کنند ورودی روستای اسو از سمت گیسور به علت سراشیبی شدید اکثر ماشینها بالاترین سرعت ممکنه را دارند که ممکن است باز هم مصیبتی دیگر درست شود


زیارت امامزاده در روز چهل و هشتم

روز چهل و هشتم با وجود مراجعت تعدادی از هم روستائیان به شهر مشهد تعداد زیادی زوار از روستا ها ی اطراف به امامزاده آمده بودند.دیروز هم در روز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام یک دسته زنجیر زنی از روستای مند به امامزاده آمده بودند.


برگزاری حلقه صالحین

حلقه های صالحین دیشب در محل مسجد برگزار شد.در حال حاظر حلقه های صالحین در سه گروه برگزار میشود.یک گروه که دیشب به دو حلقه قبلی اضافه شد شامل سنین بین 30 تا 40 سال میباشد که دیشب اولین جلسه آن با حضور آقایان محمدرضا گنابادی-عبدالله سپهری-و حدود 10 نفر دیگر برگزار شد .این سری از جلسات که از طریق بسیج برگزار میشود به اعضای جلسه اجازه به چالش کشیدن موضوعات مختلفی را میدهد و باعث فرهنگ سازی در سطح روستا و جامعه میشود.شاید شما هم تاحالا دیده باشید که شب در جاهای مختلف آتش روشن است و دانشگاه جوانان ما هم شده پای این آتش و بلوتوث بازی و گاهی هم میبینید تا آتش روشن شد سیمی پیدا میشود و مصرف مواد آغاز میشود.و در اینجاست که نوجوانان ما که هنوز پشت لبشان مو سبز نشده با دیدن این منظره تحریک میشوند حد اقل یک پک به این لوله بزنند ببینند چه میشود غافل از این که معتاد ترین معتادان آن معتادی که با تزریق سرنگ به بیضه از دنیا رفته آن معتادی که بر اثر استعمال مواد بدنش کرم افتاده آن معتادی که بر اثر مصرف مواد یک دندان  سالم ندارد فک ندارد صورت ندارد آن معتادی که به ناموس فروشی افتاده که من خودم در یکی از روستاها این را مشاهده کردم و... همه اینها  کارشان از یک پک شروع شده.

حلقه صالحین امروز برگزار میشود و این جوانها به راحتی در آن شرکت میکنند و هر چیزی را به چالش میکشند یا شاهد به چالش کشیده شدن آن توسط دیگران هستندسوالهای زیادی در این جلسات پاسخ داده میشود عقاید مختلف رو بروی هم مینشینند و یک مساله را به راحتی حل و فصل میکنند.یادم است یکی از همین جلسات در باره ارکست( دهولی )آوردن به مجالس عروسی بود که یک لشکر کشی شده بود بین طرفداران و مخالفان ولی در خاتمه نتایج خوبی گرفته شد هرچند که خیلی ها از حرفشان کوتاه نمی آمدند ولی باز هم بعضی حرفها را پذیرفتند


عزاداری در مسجد و کانون

دیشب بعد از نماز مراسم سخنرانی و عزاداری توسط روحانی روستا در مسجد برگزار شد و بعد از آن همین مراسم در کانون حضرت ابوالفضل علیه السلام برگزار بود


آمدن زائرین امام رضا علیه السلام

دیروز عصر زائرین امام رضا علیه السلام که برای زیارت به مشهد مقدس مراجعه نموده بودند وارد روستا شدند



تعداد چند عکس از کاروان پیاده که توسط آقای علی رشیدی تهیه شده در ادامه مطلب میتونید مشاهده کنید

  ادامه مطلب ...

رحلت پیامبر بزرگ اسلام بر مسلمین تسلیت باد

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض تسلیت به بینندگان محترم وبلاگ


امروز فقط دو فایل صوتی روضه خوانی مرحوم کافی برای امام حسن علیه السلام و امام رضا علیه السلام رو اینجا برای دانلود قرار میدم.


فایل اول مربوط به حضرت امام حسن علیه السلام رو از اینجا دریافت کنید




فایل دوم مربوط به حضرت امام رضا علیه السلام رو از اینجا دریافت کنید

گرامیداشت چهلمین روز شهادت حضرت امام حسین علیه السلام در بیمرغ

بسم الله الرحمن الرحیم


راه افتادن کاروان پیاده حرم تا حرم

امسال کاروان پیاده یک روز زودتر از موعد مقرر در سالهای قبل به سمت حرم مطهر امام رضا علیه السلام به راه افتادند.

اول صبح بچه های کاروان پیاده روی با صبحانه بلغور بدرقه شدند باقیمانده بلغورها هم توسط نصران گنابادی به روستای اروک منتقل و بین اروکیها پخش شد.


کاروان پیاده در چهلم و اسکان زائرین امامزاده

چند روز قبل در روز چهلم زائرین فراوانی از روستاهای منطقه کیبر و بالا  دست گیسور و همچنین کاروانهای پیاده ای از سمت جنگل به امامزاده آمدند


اسکان زائران امامزاده مطابق با سالهای قبل در محل خود امامزاده و حسینیه و کانون بود.البته باز هم تعدادی مرد باقی ماندند که در منزل مرحوم کربلایی سکینه فنایی ساکن گردیدند

البته تعدادی از همین زائرین در این شب برای نان خوردن خودشان مانده بودند که مجبور شدند از مرذم روستا کمک بگیرند.هر چند این دفعه اول نیست که افرادی جهت تهیه نان به روستا می آیند ولی همین نبود نانوایی حداقل در همین روزها جهت مردم مشکل درست کرده است.و چه خوب میشد اگر مالکان آن نمیتوانند آن را راه اندازی کنند به کسانی که مایل به اجاره کردن آن هستند آن را واگذار نمایند


آمدن کاروان پیاده در روز چهارم دی

دیروز یک کاروان پیاده روی حدود دویست نفر از خانمهای روستای گیسور که قبل از طلوع آفتاب به سمت بارگاه امامزاده احمدابن موسی الکاظم راه افتاده بودند به بیمرغ رسیدند تا ابراز ارادتی دیگر داشته باشند  نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت .در حدود ساعت سه الی چهار عصر آقای گربیزی با خودروی خود داخل بیمرغ داشت دور  میزد احتمال میدم دنبال نون میگشت

هجوم معامله گران به بیمرغ

دیروز تعداد زیادی معامله گر ده بیمرغ رخته بود.خه خوده خا گفتن اینا که چنی خونهه مجهز و چنی روسته قشنگه درند حتما خیله ادمه پولدارن.یک ماشینه هر هفته میه و پرتقال از شمال میرش کیلو به هزار تمن.خیله پرتقاله خوبی و خیلم مناسب وامدشی.البته بعد یک مدته که مشتریش خرید کردن برفتش به در درمانگاه که خیله با توجه به اومدن ای دکترا و نوده پشنگیا شلوغ بدی شروع کردش به سر و صدا که آی بدو ویتامین 3 بخر تا محتاج به دکتر نشی

یک عنار فروشم دیر وه دی کرده و تند تند میش به دی.یکه دگه هم که تا نماشم صدا مزد کشمش خرما....چغندر

یک دو میوه  فروشه دگه هم ده ته دی راه مرفتن.گویا میوه هه شب یلده اونا ور رو دسته اونا باد کرده

کنسل شدن حضور شوراء به عنوان ناظر

و باز هم پیرو دروغهای قبلیم باید به عرض برسانم که حضور یکی از آقایان شورا که قبلا نام برده بودم به عنوان ناظر در محل دکترهای طرح خیریه نو آوران سلامت کنسل شد.چون کارخانه چینی زیر بار دادن حقوق نرفت و قرار است یک فرد دیگر را انتخاب کنند.البته قرار است

در گذشت خانم کربلایی زیبا شوقی مادر آقایان  هژبری و
خانم صاحبجان روحی همسر مرحوم محمد حسن زارعپور

در مورخه حدودا 9/30 با خبر شدم که مادر آقایان هژبری فوت کردند که این مصیبت را به بستگان و فرزندانش تسلیت عرض مینمایم و چند روز قبل  هم بار دیگر مرگ مرحومه صاحبجان روحی عده ای دیگر را عزادار نمود.امروز عصر  مراسم هفتم هر دو مرحومه در مسجد روستا برگزار گردید.البته بنده اول عرض تسلیت خدمت بازماندگان این عزیزان دارم و بعد هم انتقاد همیشگی از روشن کردن بلندگو هم  به این مناسبت و هم به مناسبتهای گوناگون که باعث بر هم زدن آرامش مردم شده.چند بار گفته ام باز هم میگویم اگر روزی شما بودید و. من رفتم راضی نیستم حتی یک ثانیه از بلندگو در مراسم ختم من صدایی خارج شود تا موجب مردم آزاری شود. مدتی بود که مردم در مراسمات خود از روشن کردن بلندگو یا جلوگیری میکردند و یا هم صدای آن را کم میکردند ولی الان دیگه مراعات هیچی رو نمیکنند.البته این مختص مراسم تعزیه تنها نیست بلکه به هر مناسبتی صدای بلندگو را تا ته باز میکنند که من خواهش دارم این کار را نکنند


رفتن آقای محمد علیزاده از بیمرغ

خبر دیگر این که آقای محمد علیزاده برقکار بیمرغ مدتی است که در شهرستان گناباد -پاساژ قلی زاده -مغازه آقای معصومی مشغول به کار میباشد و مغازه خود را در روستا به صورت تقریبا تعطیل در آورده اگر کسی خواست کار و کاسبی راه بندازه جای بدی نیست


حلیم و بلغور روز چهلم

و باز هم پیرو خبرهای روز چهلم .امسال هم مثل هر سال صبح روز چهلم مهمانهای امامزاده و مردم روستا توسط بلغورهای نذری اهالی پذیرایی شدند و البته شام هم توسط یکی از خیرین مردم با شوله مشهدی(حلیم) پذیرایی شدند.جای شما خالی جای منم برای شام خالی صبحانه رو که زدیم


اجاره مدرسه راهنمایی به حامد پالیز

آقای حامد پالیز مدرسه راهنمایی کنار پایگاه بسیج رو این طور که شنیدم جهت بلوکه زنی اجاره کرده.شغلی که دست به دست چرخید تا دست ایشون فعلا ثابت مونده و با جدیت داره ادامه میده.مدتی قبل هم شنیدم میگفت اگر صرف داشته باشه قصد خرید یکی از این دستگاههایی که سیمان رو به هم میزنه و ملات درست میکنه رو داره که نفهمیدم کارش به کجا کشید.الان با این که بعضی افراد از بیمرغ میرن ولی مشاغل مختلفی درست شده.از آلوورای خدابیامرز گرفته تا کرم ورنی کمپوست تا پسته کاریها تا بنایی و کاشیکاری و جوشکاری و پروار بندی و مرغداری و کشف معدن و.... که خدارو شکر نشون میده هنوز روستای بیمرغ زندست و مردم بیمرغ اگر یک دری به رویشون بنا به مصلحتی بسته شد راههای دیگر رو یکی پس از دیگری پیدا میکنند

شعار بسی فقط بمونده مثله نوغویا دست ور ماعمله گری زنم





 



ادامه مطلب ...

مجموعه ای از اخبار بیمرغ

بسم الله الرحمن الرحیم


با عرض سلام  خدمت هم روستائیهای عزیز

گوسفند گل نازی

خبر اول مربوط به چند شب پیشا است که برادران محترم و عزیز دزد به خودشون زحمت میدهند و یک بز از طویله خانم گل نازی سرقت میکنند.این خانم نسبتاسالخورده که با زحمت کشی گذران زندگی دارد در چند شب قبل توسط یک دستگاه موتور سیکلت که در ساعت حدودا 12 شب توسط محمد تقی ندایی صدای آن شنیده شده بود بزش به سرقت رفت.آقای ندایی گفته که در ساعت حدود 12 برق را که روشن کردم متوجه صدای موتوری از پشت منزل خود شدم که صبح معلوم میشود صدای موتور سارقان بوده است

جلسه دکترها افتتاحیه

دکترهای طرح نو آوران سلامت امشب با آقای حسین کوهنشین بعد از نماز مغرب و عشاء جلسه داشتند و بنا به خبرهای رسیده در حال برنامه ریزی جهت مراسم افتتاحیه این طرح در روستا بودند.از قرار معلوم قرار است فردا شب با برگزاری مراسمی این گروه کار


خودشون رو شروع کنند و به قول معروف مراسم افتتاحیه اش است.یک چیزی تو مایه های قیچی و روبان و مقلامات ببخشید و مقامات.خبر دیگه ای هم که در این رابطه داریم اینه که گویا یکی از روستاهای اطراف اون زمان که ما خواب بودیم اقدام به تعطیلی حمام عمومی خودش کرده تا شاید بتونن این دکترها رو به روستای خودشون انتقال بدن ولی از آنجا که موقعیت خوبی ندارند تیرشون به سنگ خورده.عیب نداره بزرگ بشین یادتون میره

مراسم عزاداری

مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام و سخنرانی از شب یازده محرم تا چهلم هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء با حضور روحانی روستا در محل مسجد بیمرغ برگزار میگردد

چهلم مرحوم اسماعیل خصلتی

مراسم چهلمین روز درگذشت مرحوم مغفور اسماعیل خصلتی امروز عصر در محل مسجد روستا برگزار شد.خداوند اموات همگی را بیامرزد و با امام حسین علیه السلام همنشین و محشور فرماید.


نماز جمعه فردا نوبت اهالی بیمرغ

امشب روحانی روستا پس از نمازهای مغرب و عشاءگفت فردا نماز جمعه نوبت به روستای ما میباشد و راس ساعت 10 وسایل نقلیه از میدان وسط روستا نمازگزاران را جهت شرکت در نماز پرفیض جمعه  سوار خواهند کرد


بازی والیبال در روستا و انتقادهایی بر آن

بازی والیبال هر شب در محل حسینیه برگزار میگردد.قرار تا کنون بر این بوده به ازاءهر شب 5000 تومان پرداخت نمایند.پول را میدهند زحمت را میکشند ولی بازیها از یک نظم درستی برخوردار نیست.دیشب من رفتم که بازی کنم ولی در هر طرف 9 نفر ایستاده بودند که نیم ساعت هم بازی کردم شاید از اول تا به آخر سه تا توپ به دستم نخورد.والیبال در بیمرغ عیب زیاد دارد که در اینجا مجال گفتنش نیست ولی خلاصه آن این است که به میدانی جهت خود نمایی تبدیل شده به شکل رسمی و قانونی بازی نمیکنند .چرخش بازیکن ها انجام نمیشود.همیشه یک نفر یا دو نفر شوت زن بیشتر در یک تیم نیست که جایشان را با احدالناسی عوض نمیکنند.آنچه به نام والیبال مشهور است از بازیکنان قد بلند با مهات بالا بایذ استفاده کرد ولی متاسفانه هر کسی با هر قد و مهارتی والیبال را بازی و اتفاقا قد کوتاه ها بیشتر در منطقه شوت بازی میکنند.با این وجود و این بی نظی ها ،بعضی فحاشیها،خودنمایی ها،شرط بندی ها، عاقبت والیبال بیمرغ بهتر از این نخواهد بود که از بدترین تیمهای سطح شهرستان باخت بدهند.حال که با توجه به جمعیت اندک و فراهم شدن سالن این بازی رونق گرفته بهتر است که با نظم بیشتر برگزار گردد


برگزاری جلسه هفتگی هیئت محبان الحسین علیه السلام

مراسم هفتگی هیئت مذهبی محبان الحسین علیه السلام امشب هم برگزار و زیارت عاشورا توسط مداحین محترم آقای لایق و آقای پالیز قرائت گردید


جلسه شوراها در جمعه ها

امشب شورای اسلامی روستا جلسه داشتند و با توجه به کار آقای مالک گنابادی یکی از اعضای شوراء در  شهرستان گناباد اکثرا جلسات شورا روزهای پنج شنبه و جمعه برگزار میگردد.


یک نفر ناظر بر عملکرد تیم نو آوران سلامت از بین شوراءو دهیاری

یک خبر دیگه هم که من شنیدم که نمیدونم تا چه حد درست باشه اینه که جناب آقای فرماندار محترم گناباد گفتند با توجه به  کار این گروه درمانی  نیاز به نظارت یکی از اعضای شورا یا دهیاری داره برای همین یکی از اعضای شورا که دارای کاردائم میباشد به مدت سه ماه به عنوان ناظر در این مرکز مشغول به خدمت بشه و با هماهنگیهای فرمانداری با سازمان محل کار وی حقوقش نیز به صورت کامل پرداخت بشه که از میان آقایان عباس صدیقی و مالک گنابادی و رضا کوه نشین تنها آقای مالک گنابادی واجد این شرایط بود که ابتدائاً قبول نکرد ولی بعداًراضی شده که این مسئولیت را برعهده بگیرد و فرمانداری نیز با کارخانه چینی گناباد هماهنگ نموده در مدت این سه ماه حقوق ایشان را کامل پرداخت نمایند


سرقت خودرو

و اما چند شب قبل خبری به دست ما رسید مبنی بر اینکه ماشین پراید آقای سعید رعنایی (داماد حاجی گنابادی) در شهر مشهد به سرقت رفته است.که باز دوباره چند روز قبل خبر آمد خودروی مذکور در حال خارج شدن از شهر مشهد توسط مامورین پلیس توقیف گردیده است .این اتفاق چند شب قبل تر از آن هم برای یکی دیگر از اهالی بیمرغ ساکن مشهد افتاده است(احتمالا آقای قربانی بوده)که خودروی ایشان را پس از سرقت کپسول گاز سی ان جی و چند قسمت دیگر بلا صاحب در خیابان رها میکنند که حالا به هر شکلی پیدا میشود.خودروهایی که سرقت میشوند اکثرا پراید هستند پس تا دیر نشده نسبت به تجهیز خودرو خود به قطع کن و وسایل ایمنی اقدام کنید.


پروژه مسکن مهر بیمرغ

خبر آخر هم از پروژه مسکن مهر بیمرغ است که با وجود پایان ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد ولی همچنان با پیگیریهای مستمر آقای حسن غلامی در حال پیشرفت و حتی بعضی از واحدها به مرحله اسکلت بندی رسیده است.هوا روز گرم و شب بسیار سرد و یخبندان است از بارندگی هم که خبری نیست


شلوار چسب دختران و تربیت نه چسب والدین

بسم الله الرحمن الرحیم

چند روزیست که در شهر مشهد مقدس هستم و به صحنه های زیادی برخورد کرده ام.از مترو گرفته تا من کارتهایی که اگر نداشته باشی تو را هیچ مکانی راه نمیدهند در کل بدبختی.

پول رایج هم که (بلیت های خدا بیامرز)دیگر جمع شده و جایش را به کارتهای اعتباری داده فقط عیب کارتها این است که نمیتوانی به جای پول خورد از آن استفاده کنی یا به جای صدقه داخل صندوق صدقه بیندازی و اما موضوعی که خیلی تو ذوغ میزند خانمها هستند که همیشه مبتکر و مخترع نوع جدیدی از پوشش و لباس پوشیدن بوده اند.یک روز با چادر عربی یک روز ملی یک روز چادر گل گلی و گاهی با شلوارهای تنگ تنگ تنگ و به دور از شرم و حیا.

نمیدانم کجا بود که مطلبی را به قول یکی از نوه های دختری حضرت امام خواندم که گفته بود در سنین کودکی ،آن وقتی که هنوز سن کمی داشتم که به سن تکلیف یعنی 9 سالگی برسم با دیدن امام به سرعت به سمت ایشان دویدم ولی با توجه به این که پوششم مقداری به هم ریخته بود امام رحمت الله بدون این که چیزی به من بگوید چنان اخمی به من کرد که کلا ً جا خوردم و تا سه چهار روز جرات نداشتم نزدیک ایشان شوم

امام خمینی خودشان در جایی گفته بودند نزدیک به این مضمون که کودکان را در سن تکلیف یکدفعه نمیتوانیم بگوییم خوب حالا شما به سن تکلیف رسیدی ،از همین امروز روسری سر کن و چادر بپوش و حجابت را رعایت کن و نمازت را بخوان و روزه ات را بگیر بلکه باید به مرور زمان اینها را به آنها گفت تا وقتی به سن تکلیف رسیدند خود به خود تکالیف شرعی خود را انجام دهند.

حال از کج سلیقگی ما  بگویید.اگر به دختری بگوییم لباس بلند بپوش همزمان مادر و پدرش میگویند او هنوز بچه است.

اگر بگوییم نماز بخواند میگویند این چه اخلاقی است از تو او هنوز به سن تکلیف نرسیده


یادم است در جایی چیزی قریب به این مضمون خواندم یا شنیدم که کسی به امام رضا علیه السلام گفت فرزند پسر 8 ساله ای دارم و در نمازهای خود کمی کوتاهی میکند که امام علیه السلام از این حرف آن مرد سخنی را فرمودند که من دقیق یادم نیست ولی معنای آن بر تعجب امام از این که کودک هشت ساله در نمازش کوتاهی میکند دلالت داشت و حال ما.....

لطفا به مسئولین بیمرغ کمک کنید

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و عرض تحیت

پیرو دروغهای قبلیم باید به عرض شما برسانم که قرار است دکترها در مورخه 29 یا 30 ماه  جاری به بیمرغ بیایند.

تقاضایی که از شما عزیزان از خواهران و برادران داریم این است که در این راه کمک  و همکاری لازم را در جابه جایی وسایل مرکز بهداشتی درمانی شهدای بیمرغ داشته باشید.با توجه به این که قرار است این آقایان و خانمهای پزشک جهت کارها و مداوای ما به اینجا بیایند(ما ادمه عیبناکه ...نوکه کمر درده پادردر)  و از جهتی هم کسی غیر از شورا و دهیار کمک آقای رضا قاسمی نمیکند خواهشمندیم در حد توان به این عزیزان یاری رسانید


خبر دیگر این که امروز از یکی از اهالی شنیدم آقای رضا کوهنشین قصد دارند از طرف دهیاری بیمرغ سایتی جهت انتشار اخبار بیمرغ راه اندازی کنند(واز نونه مار آجر خن کرد)


خبر دیگه این که قرار است فردا هفتم مرحوم حاجیه نجات نجاتی و مراسم چهلم مرحوم حاج محمد باقر خلوصی برگزار گردد.


خبر دیگه هم این که تعداد چند گرگ یکی از سگهای بیمرغ رو به نحو مقتضی کشتند و تکه پاره کردند