خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی
خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی

یادی از قدیما نوشته م.ت.ت


بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا سیدالشهدا

السلام علیک یا اباصالح المهدی

سلام علیکم.

یکه از دوستان اومدند ده بخش نظرات یاده از قدیما کردند که به نظرم خیله جالب بدی و ادمر و یاد دی کانه مندزدی.مطلبر مگذرم تا شما هم استفاده کنه.اگر شما هم از ای مطالب داشته ما دربست درخدمتم.از ای برادر هم تشکر مکنم.

این نظر نیست و ربطی به مطلب گذاشته شده ندارد. هرچه صبر کردم که مطلبی درج کنید که این مطلبی که می خواهم بگویم ربطی به آن داشته باشد، درج نشد که نشد. مطلب من یادی از گذشته هاست، از گدشته های بیمرغ (ساختمانهای قدیم) برای افراد چهل سال به بالا که سنشان قد می دهد شاید بهانه ای شود که خاطره ای برایشان زنده شده و برای دیگزان نقل کنند. بیمرغ قدیم یادش بخیر ، خوابیدنهای پشت بام گلی یادش بخیر، شنیدن فریادهای مردم که همه را با صدایشان می شناختیم یادش بخیر، صدای اذان حسنعلی سلطاندوست و نوحه هایش یادش بخیر، صدای اذان کلوخ قهرمان یادش بخیر، صدای قرآن خواندن شهنوازها در پشت بام خانه شان در صبح هر روز یادش بخیر، صدای قرآن خواندن بچه ملایی های در خانه محمد تهرانی یادش بخیر، صدای نادعلی خواندن کربلای اسماعیل و همچنین کربلای حاجی یادش بخیر، نگاه کردن باچشمهای ضعیف و کم سوی کربلای حسین صدیقی به ابرها و آرزوی باران ایشان یادش بخیر، صدای نقش علی اکبر حاج علی پاکروح با آن صدای جذاب یادش بخیر، مدرسه رضوی یادش بخیر، عصای محدخو یادش بخیر ، بالونه انبار یادش بخیر، حمام قدیم یادش بخیر، کوچه های پیچ در پیچ یادش بخیر، ته منزل یادش بخیر، کوچه ساباد یادش بخیر، کوچه کلاغها یادش بخیر، چغوک انداختن در هنگام شب پایینیا و ترساندن آنها با رفتن زیر تابوت روی قبرستانها یادش بخیر، بازی بدون هیچ دغدغه در روی خاکپلی بین باغ و مدرسه یادش بخیر، خوردن تکه نان تفتان در هنگام رفتن به مدرسه و به قرض دادن تکه ای به هم کلاسی ها یادش بخیر، بلندگوی کوچک نصب شده بالای خانه استاد محمد سپاهی و گذاشتن نوار کافی توسط ایشان یادش بخیر، موتور ایج ایشان و چرخاندن به عکس چرخ جلوی موتور بخاطر صفر شدن کیلومتر یادش بخیر، کله معلق محمد رسولی روی پشت بام مزار یادش بخیر، دعواهای اصغر با حاج عبدالصمد یادش بخیر، دعواهای پرویز یادش بخیر، ایجاد نظم توسط پرویز در هیئت عزاداری یادش بخیر، کربلای شیخ علی اکبر یادش بخیر، کربلای سید میرحاج و نخچلک هایی که از ما میکند و می گفت تو کدونکی یادش بخیر، جلوگیری کردن کربلای حسین بزمارا از رفتن بچه مدرسگیها در روز برفی بخاطر کتک خوردن علیرضا توسط مدیر مدرسه با موتور توپ توپی یادش بخیر،خیلی خاطرات که شاید گفتنش تبعاتی داشته باشد یادش بخیر ، خاطرات مدفون شده زیر خروارها خاک در ساختمانهای ویران شده توسط همین انسانهای دو پا یادش بخیر، خوابهایی که هنوز از بیمرغ قدیم می بینیم یادش بخیر،  و خاطراتی هم که می ترسیم بگوییم هم یادش بخیر. . .  ضمنا خدا رحمت کند کسانی را که از آنها یادی شد و الان در میان ما نیستند. از خیلی ها باید یاد می شد و بنا داشتم یاد کنم که بخاطر طولانی شدن از آن صرف نظر کردم و انشاء الله این فتح بابی برای کسانی باشد که خاطراتی دارند و دوست دارند دیگران هم آن را بشنوند. انشاء الله . ( با اجازه مسوول وبلاگ از همگی صمیمانه می خواهم که نظر بدهند و خاطرات خوب خود را بدون اینکه به کسی اهانت شود را بازگو کنند ) ضمن اینکه مسوول محترم وبلاک مواظب هست که از درج مطالب موهن جلوگیری کند)                                                                  خداوند یاریگرتان باد


تاریخ ارسال: چهارشنبه 18 خرداد ماه سال 1390 ساعت 23:18 | نویسنده: مهدی | موضوع: خاطرات قدیم و جدید | چاپ مطلب 19 نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز تعدادی از مطالب قدیمی رو که در وبلاگ قبلی( پاک شده )نوشتم براتون میگذارم .جالبه ولی عکس دیگه نداره.ادامه مطلب نداره و نظراتش هم پریده.مطالب مال سال 89 میباشد.تعداد 17 مطلب است که با علامت==========از هم جدا شده فقط خواهشا اگر جاییش به کسی بی حرمتی شده ببخشه

اما قبل از اون این خبر رو هم داشته باشید

بنا به گفته شورای اسلامی روستا احتمال حضور وزیر بهداشت در مراسم افتتاح مرکز معاینه بیماران به صورت رایگان در روستا متصور است ان شاءالله


و خبر دیگر اینکه نیامده رفتم.قراره یک ماهی در روستا نباشم به همین دلیل تا یک ماه دیگه معلوم نیست مطلبی نوشته بشه یا نه.بالاخره به بزرگواریتون میبخشید

یا علی

 

ادامه مطلب ...