خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی
خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی

نور آوران خه یک کوته قرضه،سیل زده هه اسو چشم به راه کمک،مسئوله که زود گرم و زود سرد مشن

بسم الله الرحمن الرحیم

به یاد قدیما میم یک کمه بیمرغی بنویسوم.

خاصیت ما ادما اییی که وخته چشمه ما ور چار ادم مفته خوده خار گم مه کنم و قولهای ور دروغ مدم.

از جمله مسئولین محترم گنابادی که در ای قضیه سابقه اونا خرابست.چند سال پیش که ده اسو اه سیل اومد همه مسئولا و مجلات گناباد و حتی استان و کشور اومدند گزارش تهیه کرد و قولهایی از جمله 5 میلیون وام به اهالی دادند که هموقذر خبرنگارا برفتن مسئوله گناباده ما هم قوله خوار فراموش کردند


حالا در ساله که گذشت گروه نور آوران اومدند به بیمرغ.رفت و اومدا زیاد شو ،تا حدّه که وزیر بهداشت خه چند مسئول کشوری هم اومدند.در ابتدای امر تمام مسئوله گناباد خه دیدن ای اوضاع گرم شدن و هر کدوم یک چیزه قبول کرد.مثلا اداره اه قبول کرد پول اه ده ای مدت از درمانگاه وانستونن،اداره برق قبول کرد پول برق وانستونن،اداره مخابرات قبول کرد پول تلفن از خط 3210 واستونه و از 5 خط بقیه که به نورآوران اوورده بدنده وانستونش،خلاصه کلام هرکدوم به یک فرمه قرار شو یک گوشه کارر بگیرن تا ای گروه بین به بیمرغ و به بهترین وجه کاره خوار وا کنن.تا ایجا همه کارا درست بود اما از ایجا به بعد که نور آوران برفتن بدقولیا هم شروع مشه.




اداره اه(آب)که به قولش عمل مکنه ولی اداره مخابرات اول او پنج  خطر(پنج خط رو)قطع مه کنه و بعد هم حدود چارصدو خورده به حساب خط تلفن درمانگاه قبض صادر مه کنه

اداره برق هم از قوله که داده فرموش مکنه و حدود یک ملیونه خورده ده په حسابه درمانگاه سیهه مه کنه.

نتیجه اخلاقی؛هر وقت مسئوله  گناباد قوله به شما دادند شما هم ده رو یخ بنویسه که وه یاده شما بموندی


ورود وزیر بهداشت به بیمرغ گناباد و خبرهای مربوطه

بسم الله الرحمن الرحیم


دو سه روز قبل وزیر محترم بهداشت جهت افتتاح طرح نواوران سلامت به بیمرغ اومده بود.شب قبلش امامزاده خوابیده بود.صبح هم اقای مسکین کمی شلغم پخته برای ایشون و همراهانش میبرند که با به به و چه چه میزنند بر بدن

از اونجا میرن جای درمانگاه به روایتی دو نفر و به روایت دیگه پنج نفر رو عمل جراحی میکنند.بعد با همراهانشون که از استانهای خراسان شمالی رضوی جنوبی و سیستان و بلوچستان بوده اند به مسجد میان.

جاتون خالی اینقدر سخنرانی جور وا جور شنیدیم که حسابی مستفیذ شدیم(به عبارته دلما ور شور افتی)

اولین نفر آقای مختاری سخنرانی ۵ دقیقه ای داشت.2بعد فرماندار،3-احمدی(ریس دانشکده علوم پزشکی گناباد.)،4-مسئول این طرح،5-آقای پور هاشمی (نمیدونم مسئول کجایک بود،6-آقای بشارتی مسئول سابق مناطق محروم،7-یک بنده خدا دیگه که مسئول حال حاظر مناطق محروم بود، 10-در آخر هم پسر علی استوار نامه خودش رو به جناب وزیر  که از بین کل نامه ها انتخاب شده بود قرائت کرد.11-بعد از اون یک کلیپ ۹ دقیقه ای که توسط برادران گنابادی تهیه شده بود نمایش دادند12- و در آخر هم وزیر بهداشت آقای بنی هاشمی چند کلمه ای صحبت کرد.

حالا شما بشمارین ببینین چند نفر سخنرانی کردند ،باز هر کدوم که سخنرانی میکردند نیم ساعت از بقیه مهمانان تشکر به عمل می آوردند.ما هم که کلمون داغ نفهمیدیم کی ساعت ده  به دوازده رسید.

مراسم که تموم شد یک چهره آشنا رو دیدم از اون وقت سی پی یو عمل کرد و به خاطرم اومد این سلامی خبرنگار باشگاه خبر نگارانه چند لحظه ای طول کشید در همین چند لحظه دیدم دستم تو دستشه و کلی چاکرم نوکرم برای همدیگه رد و بدل کردیم بعد صدا زد هادی جون رو ندیدی، منم که نو شناخته بودمش دوزاریم جا افتاد که این داره دنبال کسی میگرده گفتم حتما الان با یک چهره معروف دیگه تو تلویزیون مواجه میشم که یکدفعه دیدم هادی حسنزاده با یک سی دی داره میاد تا رسید به آقای سلامی کلی با هم گرم گرفتند.در همین لحظه برادرمو دیدم که داشت می اومد و چشمش به سلامی افتاد،با خودم گفتم حتما  برادرم از دیدن سلامی اینجا ذوق مرگ شده ، که بعدا متوجه شدم شب قبلش تا صبح با این بنده خدا بوده و از این که یک بچه داره خبر داشت و پیشنهاد تجدید فراش هم بهش کرده.


به هر حال اینا رو گفتم که بدونید ما اندازه موهای سرمون مسئول رده بالا دیدیم.وقت نماز هم که شد این آقایان مسئول اکثرا کشوری جلو دستشوییها صف کشیده بودند البته صف کسانی که میخواستند وضو بگیرند بیشتر بود چون تو مسجد یک دونه شیر آب که بیشتر نداریم


در همین رابطه اون کلیپی که بچه های گنابادی درست کردند رو تو ادامه مطلب گزاشتم.حجمش حدود ۳۰ الی ۳۱ مگابایته.اگر زور اینترنتتون رسید تماشا کنید جالبه 

ادامه مطلب ...

پاک شدن وبلاگ ایران سخن از اینترنت


بسم الله الرحمن الرحیم                             چند روز قبل نویسنده وبلاگ ایران سخن بیمرغ در قسمت پپامها برام نظر گزاشت که وبلاگش روازاینترنت پاک کرده هر چند اگر میبود خیلی بهتر بود ولی در هر حال امروز این تصمیم رو گرفتند و شاید قصد دارند جای دیگه ای یا به شکل دیگه ای به کارشون ادامه بدهند.با ارزوی موفقیت برای همه عزیزان نویسنده و همه قلمهای پاک.این ز دال زال تو صفحه کلیدم نیست .ازم ایراد نگیرید



















یادی از قدیما نوشته م.ت.ت


بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا سیدالشهدا

السلام علیک یا اباصالح المهدی

سلام علیکم.

یکه از دوستان اومدند ده بخش نظرات یاده از قدیما کردند که به نظرم خیله جالب بدی و ادمر و یاد دی کانه مندزدی.مطلبر مگذرم تا شما هم استفاده کنه.اگر شما هم از ای مطالب داشته ما دربست درخدمتم.از ای برادر هم تشکر مکنم.

این نظر نیست و ربطی به مطلب گذاشته شده ندارد. هرچه صبر کردم که مطلبی درج کنید که این مطلبی که می خواهم بگویم ربطی به آن داشته باشد، درج نشد که نشد. مطلب من یادی از گذشته هاست، از گدشته های بیمرغ (ساختمانهای قدیم) برای افراد چهل سال به بالا که سنشان قد می دهد شاید بهانه ای شود که خاطره ای برایشان زنده شده و برای دیگزان نقل کنند. بیمرغ قدیم یادش بخیر ، خوابیدنهای پشت بام گلی یادش بخیر، شنیدن فریادهای مردم که همه را با صدایشان می شناختیم یادش بخیر، صدای اذان حسنعلی سلطاندوست و نوحه هایش یادش بخیر، صدای اذان کلوخ قهرمان یادش بخیر، صدای قرآن خواندن شهنوازها در پشت بام خانه شان در صبح هر روز یادش بخیر، صدای قرآن خواندن بچه ملایی های در خانه محمد تهرانی یادش بخیر، صدای نادعلی خواندن کربلای اسماعیل و همچنین کربلای حاجی یادش بخیر، نگاه کردن باچشمهای ضعیف و کم سوی کربلای حسین صدیقی به ابرها و آرزوی باران ایشان یادش بخیر، صدای نقش علی اکبر حاج علی پاکروح با آن صدای جذاب یادش بخیر، مدرسه رضوی یادش بخیر، عصای محدخو یادش بخیر ، بالونه انبار یادش بخیر، حمام قدیم یادش بخیر، کوچه های پیچ در پیچ یادش بخیر، ته منزل یادش بخیر، کوچه ساباد یادش بخیر، کوچه کلاغها یادش بخیر، چغوک انداختن در هنگام شب پایینیا و ترساندن آنها با رفتن زیر تابوت روی قبرستانها یادش بخیر، بازی بدون هیچ دغدغه در روی خاکپلی بین باغ و مدرسه یادش بخیر، خوردن تکه نان تفتان در هنگام رفتن به مدرسه و به قرض دادن تکه ای به هم کلاسی ها یادش بخیر، بلندگوی کوچک نصب شده بالای خانه استاد محمد سپاهی و گذاشتن نوار کافی توسط ایشان یادش بخیر، موتور ایج ایشان و چرخاندن به عکس چرخ جلوی موتور بخاطر صفر شدن کیلومتر یادش بخیر، کله معلق محمد رسولی روی پشت بام مزار یادش بخیر، دعواهای اصغر با حاج عبدالصمد یادش بخیر، دعواهای پرویز یادش بخیر، ایجاد نظم توسط پرویز در هیئت عزاداری یادش بخیر، کربلای شیخ علی اکبر یادش بخیر، کربلای سید میرحاج و نخچلک هایی که از ما میکند و می گفت تو کدونکی یادش بخیر، جلوگیری کردن کربلای حسین بزمارا از رفتن بچه مدرسگیها در روز برفی بخاطر کتک خوردن علیرضا توسط مدیر مدرسه با موتور توپ توپی یادش بخیر،خیلی خاطرات که شاید گفتنش تبعاتی داشته باشد یادش بخیر ، خاطرات مدفون شده زیر خروارها خاک در ساختمانهای ویران شده توسط همین انسانهای دو پا یادش بخیر، خوابهایی که هنوز از بیمرغ قدیم می بینیم یادش بخیر،  و خاطراتی هم که می ترسیم بگوییم هم یادش بخیر. . .  ضمنا خدا رحمت کند کسانی را که از آنها یادی شد و الان در میان ما نیستند. از خیلی ها باید یاد می شد و بنا داشتم یاد کنم که بخاطر طولانی شدن از آن صرف نظر کردم و انشاء الله این فتح بابی برای کسانی باشد که خاطراتی دارند و دوست دارند دیگران هم آن را بشنوند. انشاء الله . ( با اجازه مسوول وبلاگ از همگی صمیمانه می خواهم که نظر بدهند و خاطرات خوب خود را بدون اینکه به کسی اهانت شود را بازگو کنند ) ضمن اینکه مسوول محترم وبلاک مواظب هست که از درج مطالب موهن جلوگیری کند)                                                                  خداوند یاریگرتان باد


تاریخ ارسال: چهارشنبه 18 خرداد ماه سال 1390 ساعت 23:18 | نویسنده: مهدی | موضوع: خاطرات قدیم و جدید | چاپ مطلب 19 نظر

مجموعه ای از اخبار بیمرغ

بسم الله الرحمن الرحیم


با عرض سلام  خدمت هم روستائیهای عزیز

گوسفند گل نازی

خبر اول مربوط به چند شب پیشا است که برادران محترم و عزیز دزد به خودشون زحمت میدهند و یک بز از طویله خانم گل نازی سرقت میکنند.این خانم نسبتاسالخورده که با زحمت کشی گذران زندگی دارد در چند شب قبل توسط یک دستگاه موتور سیکلت که در ساعت حدودا 12 شب توسط محمد تقی ندایی صدای آن شنیده شده بود بزش به سرقت رفت.آقای ندایی گفته که در ساعت حدود 12 برق را که روشن کردم متوجه صدای موتوری از پشت منزل خود شدم که صبح معلوم میشود صدای موتور سارقان بوده است

جلسه دکترها افتتاحیه

دکترهای طرح نو آوران سلامت امشب با آقای حسین کوهنشین بعد از نماز مغرب و عشاء جلسه داشتند و بنا به خبرهای رسیده در حال برنامه ریزی جهت مراسم افتتاحیه این طرح در روستا بودند.از قرار معلوم قرار است فردا شب با برگزاری مراسمی این گروه کار


خودشون رو شروع کنند و به قول معروف مراسم افتتاحیه اش است.یک چیزی تو مایه های قیچی و روبان و مقلامات ببخشید و مقامات.خبر دیگه ای هم که در این رابطه داریم اینه که گویا یکی از روستاهای اطراف اون زمان که ما خواب بودیم اقدام به تعطیلی حمام عمومی خودش کرده تا شاید بتونن این دکترها رو به روستای خودشون انتقال بدن ولی از آنجا که موقعیت خوبی ندارند تیرشون به سنگ خورده.عیب نداره بزرگ بشین یادتون میره

مراسم عزاداری

مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام و سخنرانی از شب یازده محرم تا چهلم هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء با حضور روحانی روستا در محل مسجد بیمرغ برگزار میگردد

چهلم مرحوم اسماعیل خصلتی

مراسم چهلمین روز درگذشت مرحوم مغفور اسماعیل خصلتی امروز عصر در محل مسجد روستا برگزار شد.خداوند اموات همگی را بیامرزد و با امام حسین علیه السلام همنشین و محشور فرماید.


نماز جمعه فردا نوبت اهالی بیمرغ

امشب روحانی روستا پس از نمازهای مغرب و عشاءگفت فردا نماز جمعه نوبت به روستای ما میباشد و راس ساعت 10 وسایل نقلیه از میدان وسط روستا نمازگزاران را جهت شرکت در نماز پرفیض جمعه  سوار خواهند کرد


بازی والیبال در روستا و انتقادهایی بر آن

بازی والیبال هر شب در محل حسینیه برگزار میگردد.قرار تا کنون بر این بوده به ازاءهر شب 5000 تومان پرداخت نمایند.پول را میدهند زحمت را میکشند ولی بازیها از یک نظم درستی برخوردار نیست.دیشب من رفتم که بازی کنم ولی در هر طرف 9 نفر ایستاده بودند که نیم ساعت هم بازی کردم شاید از اول تا به آخر سه تا توپ به دستم نخورد.والیبال در بیمرغ عیب زیاد دارد که در اینجا مجال گفتنش نیست ولی خلاصه آن این است که به میدانی جهت خود نمایی تبدیل شده به شکل رسمی و قانونی بازی نمیکنند .چرخش بازیکن ها انجام نمیشود.همیشه یک نفر یا دو نفر شوت زن بیشتر در یک تیم نیست که جایشان را با احدالناسی عوض نمیکنند.آنچه به نام والیبال مشهور است از بازیکنان قد بلند با مهات بالا بایذ استفاده کرد ولی متاسفانه هر کسی با هر قد و مهارتی والیبال را بازی و اتفاقا قد کوتاه ها بیشتر در منطقه شوت بازی میکنند.با این وجود و این بی نظی ها ،بعضی فحاشیها،خودنمایی ها،شرط بندی ها، عاقبت والیبال بیمرغ بهتر از این نخواهد بود که از بدترین تیمهای سطح شهرستان باخت بدهند.حال که با توجه به جمعیت اندک و فراهم شدن سالن این بازی رونق گرفته بهتر است که با نظم بیشتر برگزار گردد


برگزاری جلسه هفتگی هیئت محبان الحسین علیه السلام

مراسم هفتگی هیئت مذهبی محبان الحسین علیه السلام امشب هم برگزار و زیارت عاشورا توسط مداحین محترم آقای لایق و آقای پالیز قرائت گردید


جلسه شوراها در جمعه ها

امشب شورای اسلامی روستا جلسه داشتند و با توجه به کار آقای مالک گنابادی یکی از اعضای شوراء در  شهرستان گناباد اکثرا جلسات شورا روزهای پنج شنبه و جمعه برگزار میگردد.


یک نفر ناظر بر عملکرد تیم نو آوران سلامت از بین شوراءو دهیاری

یک خبر دیگه هم که من شنیدم که نمیدونم تا چه حد درست باشه اینه که جناب آقای فرماندار محترم گناباد گفتند با توجه به  کار این گروه درمانی  نیاز به نظارت یکی از اعضای شورا یا دهیاری داره برای همین یکی از اعضای شورا که دارای کاردائم میباشد به مدت سه ماه به عنوان ناظر در این مرکز مشغول به خدمت بشه و با هماهنگیهای فرمانداری با سازمان محل کار وی حقوقش نیز به صورت کامل پرداخت بشه که از میان آقایان عباس صدیقی و مالک گنابادی و رضا کوه نشین تنها آقای مالک گنابادی واجد این شرایط بود که ابتدائاً قبول نکرد ولی بعداًراضی شده که این مسئولیت را برعهده بگیرد و فرمانداری نیز با کارخانه چینی گناباد هماهنگ نموده در مدت این سه ماه حقوق ایشان را کامل پرداخت نمایند


سرقت خودرو

و اما چند شب قبل خبری به دست ما رسید مبنی بر اینکه ماشین پراید آقای سعید رعنایی (داماد حاجی گنابادی) در شهر مشهد به سرقت رفته است.که باز دوباره چند روز قبل خبر آمد خودروی مذکور در حال خارج شدن از شهر مشهد توسط مامورین پلیس توقیف گردیده است .این اتفاق چند شب قبل تر از آن هم برای یکی دیگر از اهالی بیمرغ ساکن مشهد افتاده است(احتمالا آقای قربانی بوده)که خودروی ایشان را پس از سرقت کپسول گاز سی ان جی و چند قسمت دیگر بلا صاحب در خیابان رها میکنند که حالا به هر شکلی پیدا میشود.خودروهایی که سرقت میشوند اکثرا پراید هستند پس تا دیر نشده نسبت به تجهیز خودرو خود به قطع کن و وسایل ایمنی اقدام کنید.


پروژه مسکن مهر بیمرغ

خبر آخر هم از پروژه مسکن مهر بیمرغ است که با وجود پایان ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد ولی همچنان با پیگیریهای مستمر آقای حسن غلامی در حال پیشرفت و حتی بعضی از واحدها به مرحله اسکلت بندی رسیده است.هوا روز گرم و شب بسیار سرد و یخبندان است از بارندگی هم که خبری نیست


احداث مکانی برای پروار بندی


بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و ادب خدمت بینندگان محترم وبلاگ

باد سرد پاییزی

امروز از صبح هوا ابری  و در گاهی از اوقات رو به سردی ملایمی می رفت.از سمت ظهر به بعد باد شدت گرفت و کمی هم گرد و خاک هم به همراه خودش آورد و در ساعات پایانی روز باد به شدت رو به سردی نهاد به شکلی که همه کسانی که جلو گوسفندانشان رفته بودند پشت دیوارهاپنهان شده بودند


پروار بندی آقا رضا جمیلی

صبح امروز با خبر شدم که سید رضا جمیلی قصد دارد که در اطراف بیمرغ (قسمت سیل بند) پرواربندی بزند و در همین رابطه با کارگران فراوان در حال کار و پیشبرد پروژه خود میباشد .بنده طرفای صبح فرصت نکردم به محل بروم و بعدالظهر به محل مورد نظر رفتم و دیدم چه همه کار شده و ما بیخبریم.


لازم به ذکر که این تاریخ دوربین همچنان خراب و اشتباه است


به محل رفتم و با آقای جمیلی در رابطه با این بنا و ساخت و ساز گسترده ای که انجام داده بودند صحبت کردم ایشان اعلام داشتند که قصد ساخت پرواربندی گوسفند دارند و از همین جهت تعدادی خانه گنبدی برای پروار بندی بنا نموده بودند

 

ادامه مطلب ...

چند خبر از بیمرغ


بسم الله الرحمن الرحیم


درگذشت خانم جانی

حدود سه روز قبل خبر فوت خانم جانی فرزند مرحوم ملاعلی از گیسور و همسر آقای حسین قربانی از گیسور و خواهر خانمها کبری و فاطمه پنداره در اثر عارضه سرطان که مدتهاست به آن مبتلا بوده اند از دنیا رفتند.درگذشت ایشان را به تمامی اقوام و آشنایان و خوانواده محترم ایشان تسلیت میگویم


پنبه چینی و پر گل زعفران

این روزها با توجه به این که پنبه چینی خیلی زیاد است و از طرفی گل زعفران نیز توسط زعفران کاران به روستا می آید خانمها از درآمد خوبی برخوردارند.البته به نظر بنده درآمد این کارها به درد و رنجش نمی ارزد.خیلی از خانمها به خاطر جمع کردن پنبه و پر نمودن گلهای زعفران دچار کمر درد و گردن درد شده اند.الان گلهای زعفران بیمرغ هم اکثرا در چاه بالا نیز به ثمر رسیده.از روستای اروک هم خبر میرسه که پنبه هاشون رو دستشون مونده چون کارگر گیرشون نمیاد .سالهای قبل همه مردم روستا هر روز برای یک نفر پنبه چینی میکردند تا در روز پنبه چینی آنها هم همه حضور داشته باشند ولی امسال گویا اینجور نیست


پنج نفر پیش دست جهت پزشکان

خبر دیگر این است که قراره تعداد پنج نفر به عنوان پیش دست پزشکان به مدت سه ماه مشغول کار شوند و با توجه به حقوق کم آن(100هزار تومن در ماه)احتمالا از خانمها برای این کار استفاده شود .....


مگه گفتش مور تر مکو خودتر خیس

واپرسیدن چو تور تر نکنش خودشر خیس نکنش

گفتش اخر مو روستاییوم او شهرییه بس خه او شهری گپ زنم و خه خودوم روستایی


گفتگوی دو کودک چهار الی پنج ساله


یک مطلب هم اینجا راجع به عزاداری شب عاشورا و شام غریبان

http://mhosein.ir/post/116



دو خبر


بسم الله الرحمن الرحیم


سرمای خشک هوا

مدتی است که در بیمرغ باد بسیار سردی می وزد و این باعث شده که آدم تو روستا نمیبینید.فقط پیرمردهایی که دم غروب آفتاب کنار دیوارهای اطراف روستا کز کرده و در انتظار گله گوسفندشان به سر میبرند.


تخلیه خانه سرایه داری درمانگاه

و باز هم مدتی است که خبر آمدن تعدادی دکتر به روستا جهت معالجه مردم به صورت مجانی در روستا پخش گردیده و دو سه روز قبل خانه سرایه دار (آقای رضا قاسمی)نیز تخلیه گردید.خبر آمده که دکترها تا تاریخ 15 آذر ماه به درمانگاه بیمرغ خواهند آمد تا جهت معالجه چشم و دندان مردم اقدام کنند.اون چیزی که من شنیدم حدود سه ما میخوان اینجا مستقر باشند


و باز هم مدتی است که:بَوَر کنه خبره دگه نیست.خا از کجه خبر بیارم