خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی
خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی

شبیه خوانی محرم نود و شش بیمرغ محاسن و معایب

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاخره شبیه خوانی محرم امسال هم با تمام حواشی اش در بیمرغ  تمام شد.

این شبیه خوانی دارای نقاط ضعف و قوتی بود

نقاط قوت شبیه خوانی امسال وداع جناب مختاری پس از 25 سال با مراسم شبیه خوانی و دادن نقش عمرسعد ((ملعون)) به احمد رضا مسعودی از جوانان با استعداد بیمرغ بود

این عمل آقای مختاری یکی از سنتهای غلط بیمرغ در رابطه با ارثی بودن شبیه خوانی را شکست این تقدیم نقش در حالی است که پوریا مختاری فرزند آقای مختاری در نقشهای مختلف نمایشی استعداد خود را نشان داد ولی با این وجود نقش را به آقای مسعودی دادند باشد که این راه برای بقیه نقشها هم باز شود

مورد دیگر از نقاط قوت اجرای قسمتی از نقش امام علیه السلام توسط حسن رضا فرخی مداح خوب روستایمان بود که نشان از روحیه بالای جناب خصلتی در وابسته نبودن به نقش های  شبیه خوانی می باشد

مورد سوم تحویل نقش حضرت عباس علیه السلام از حاج عباس فرخی  با فرزندشان بود شاید موروثی بودن این موضوع تنها نقطه ضعف آن باشد ولی فرزند جناب فرخی امروز نشان دادند که به شایستگی می توانند نقش مربوطه را ایفا کنند و بلکه با قوت و توانایی جوانی رنگ و روی تازه ای به این نقش دادند

مورد چهارم جوانگرایی در اکثر نقشهای مهم است با توجه به این که نقش ها نیاز به تکاپوی زیادی دارند و جوانان باید در این عرصه برای سالهای آینده تجربه کسب کنند.

مورد پنجم تحویل نقش حضرت علی اکبر علیه السلام به آقای جوانبخت بود که این گذشت در تمام نقشهای جای بسیار امیدواری در روند رو به رشد اخلاق مداری در

  

شبیه خوانان ما می باشد

مورد ششم زحمات بسیار زیاد در آماده سازی میدان شبیه خوانی به صورت اساسی بود که آن هم جای تقدیر از خیل عزیزانی دارد که واقعا در این رابطه مایه گذاشتند

نقاط ضعف:

نقاط ضعفی که به نظر این حقیر رسید به شرح ذیل می باشد

یکی از بزرگترین نقاط ضعف برنامه امروز سیستم صوت بود شاید در خیلی از جاهای حساس صوت قطع می شد و شبیه خوانان نتوانستند به خوبی و با اعتماد به نفس ایفای نقش کنند.این مورد در صحنه پایانی شبیه خوانی و لحظه شهادت امام به وضوح خود نمایی می کرد نقش امام در آخرین لحضه نتوانست متون خود را بخواند و نقش حضرت عبدالله نیز برای یک میکروفون بال بال میزد ولی در نهایت هم به دستش نرسید یعنی در حساس ترین مقاطع شبیه خوانی ما مشکل صوت داشتیم.

این که این قدر برای میدان شبیه خوانی سرمایه گزاری شد ولی برای مسئله ای مثل صوت کل شبیه خوانی به حالت کاملا تصنعی و نخ نما تبدیل شده بود جای فکر و برنامه ریزی دارد.

مسئله دیگر سیاه لشکر نقش منفی خوان بود که از عده ای می توان گفت کودک تشکیل شده بود که باد شمشیر به آنها نرسیده نقش زمین بودند و در مقاطعی واقعا نقش مثبت خوان دنبال حریف می چرخید و پیدا نمی شد و در نهایت مجبور می شد با دو نقش اصلی منفی خوان مبارزه نماید.

هیچ گونه آموزشی دیده نمی شد و به صورت کاملا نخ نما اصالت مبارزه در این میدان را مشابه  شبیه خوانان دوره گرد کرده بود.

بنده بر این اعتقادم باید سیاهی لشکر از افراد پخته و تنومند تشکیل شود همچنین باید آموزش هایی ببینند که در هنگام حمله نقش امام علیه السلام همان طور که در مقاتل هست مانند فرار روباه از جلو شیر اقدام به فرار نمایند در زمین خوردن ها حالت طبیعی رعایت شودو در رابطه با مبارزه ضعف همراه با استقامتشان در مقابله با نقش های مثبت خوان مشهود باشد و در انتها که نقش مثبت به زمین خورد قساوت در آنها مشهود باشد که متاسفانه امروز غیر از دو نقش اصلی منفی خوان بقیه نقشها نتوانستند مبارزه ایده الی از خود به نمایش بگذارند

مورد سوم که به نظر بنده می رسد با این که نوازندگان عزیز بسیار زحمت کشیدند ولی اکثر اوقات صدای نی  بر صدای شبیه خوانان غالب بود که باعث عدم درک صحیح اشعار توسط مردم می شد و در برخی از مواقع باعث فرار تماشا کننده از جایگاه های مربوطه می شدکه اینها نیز نیاز به هماهنگی و چک نو به نو توسط دست اندرکاران شبیه خوانی دارد

مورد چهارم شلوغ بودن داخل میدان شبیه از لباس شخصی بود به نحوی که گاهی شخصیتهای اصلی از لباس شخصی ها کمتر بودند.و این خود حکایت از ناهماهنگی داشت.این حکایت از نبود تمرین کافی داشت.این مورد نیز به قدری مشاهده می شد که برای مخاطب این شبهه به وجود می آمد که شاید نقش ها برای اولین بار است که در این نقش حاظر می شوند و یا هیچ تمرینی از قبل نداشتند.

مورد پنجم شبیه خوانی در مقاطعی به حالت کسل کننده تبدیل می شود یعنی مخاطب دیگر رغبتی به تماشای شبیه خوانی ندارد آن حالت حزن با اشعاری بی مضمون خدا حافظی های بیش از اندازه و شاید در مواقعی خلاف واقع از بین می رود و دیگر مشاهده نمی شود و گاهی نیز که شبیه خوانی به حزن خود دست می یابد صدای نی مانع درک مخاطب می شود

مورد ششم نا هماهنگی در اجرای نقش ها و تفاوت آن با اصل موضوع تاریخ می باشد ما می بینیم حضرت علی اکبر شهید می شوند و تازه صحنه های مربوط به شب و نزدیک شدن شمر برای دادن امان نامه شروع می شود.

ما می بینیم شمر سر حضرت علی اکبر علیه السلام را جدا می کند ولی جناب علی اکبر علیه السلام بعد از بریده شدن سر تا مدتی با امام علیه السلام  صحبت می کند

ما می دانیم که نقش امام علیه السلام  در هنگام رسیدن به جنازه حضرت علی اکبرعلیه السلام از چند متر دورتر طاقت را از دست می دهد و بر روی کنده زانو نزدیک می شود ولی در اینجا چنین اتفاقی نمی افتد.

ما می دانیم طبق مقاتل بدن حضرت علی اکبر علیه السلام به نحوی تکه تکه می باشد که امام  علیه السلام  مجبور می شوند عبای خود را پهن نموده و بدن را بر روی عبا حمل کنند ولی در اینجا بدن با اسب حمل می شود

ما در مقاتل خوانده ایم که بدن حضرت عباس علیه السلام را امام به خیمه نمی برد ولی در اینجا بر عکس عمل می شود

خیلی مواردی که متاسفانه به دلیل نداشتن متن صحیح و اشعار صحیح بر خلاف اصل واقعه نمایش داده می شود

حرفهایی از زبان امام حسین علیه السلام گفته میشود که بی ادب ترین ما انسانها آن را به زبان نمی آورد ولی در این اشعار که مشخص نیست بر اساس کدام مقتل سروده

شده است سراسر تهمت به امام علیه السلام است.

گاهی با خود فکر می کنم چه اشکالی دارد شبیه خوانان ما از روی اصل مقتل شبیه خوانی کنندو چرا اینقدر وابسته به شعر شده اند

چیزی که هست تا قبل از انقلاب تنها مقتلی که به زبان فارسی بوده کتابی بوده به نام  روضة الشهداء که به گفته شهید مطهری کتابی است سرتا سر دروغ و کذب با داستانهای خیالی از واقعه کربلا که اکثر مداحان از روی این کتاب برای امام حسین علیه السلام عزاداری می کرده اند و به گفته شهید مطهری تنها مقتلی که در آن قضیه زعفر جنی نقل شده همین کتاب می باشد و در هیچ کدام از مقاتل دیگر نیست و متاسفانه بنده احتمال میدهم عزیزانی که این اشعار را سروده اند منبعشان همین کتاب بوده که در واقع وهن کربلاست نه اصل کربلا.

به هر حال ما باید پاسخگوی اعمال و وقت عزاداران به خصوص در این روز شریف باشیم و اگر کوتاهی کنیم مسئول خواهیم بود.

التماس دعا


نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضا شنبه 6 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 10:46 ب.ظ

سلام اگه مشد شبیه رو کلن کنسل مکردن و بجاش عزادری مکردن خییییله بهتر مبدی
درضمن نکته اصلی منفی شبیه عدم همخوانی شبیه خونا با نقششونه مثلن عمر سعد ادم مسن بده نه یک جون ۳۰ ساله یا حضرت عباس یا علی اکبر و ...

نظر شماهم محترمی آقا علیرضا فقط ارومک گوبه برار که مار وه تب مدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد