بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت صدیقه کبری سلام الله علیه خدمت دوستان و همراهان عزیز در وبلاگ بیمرغ.
دیروز با گاو آهن خیابان مدرسه ها رو از درب منزل آقای گل اندام تا درب منزل آقای اسماعیل پرهیزکار به صورت دوطرفه گودبرداری کرده بودند وامروز هم با آب و آهک داخلش رو پرکردند تا بلکه کم کم و یواش یواش بلوکه گذاری رو شروع کنند.
البته پیمانکار این طرح اونطور که من شنیدم و از افرادی که امروز اونجا دیدم مشخصه که از روستای ما نیستند و احتمالا اگر باز هم مثل دفعات قبل به من دروغ نگفته باشند از روستای روشناوند هستند
خبر بعد اینکه دیشب آقای مختاری و فرزانه با جوونای ورزشکار داخل سالن جلسه داشتند و صورتجلسه ای رو که توسط هیئت امناءنوشته شده بود قرائت کردند که ورزشکارها یک اعتراض به نویسندگان این صورتجلسه داشتند و یک اعتراض هم به مبلغ و هزینه سالن در هر شب.اعتراضشون به نویسندگان از این جهت بود که باید یک نفر از اهل ورزش هم در بین هیئت امناءباشند و اعتراضشون به مبلغ هم از جهت زیاد بودن مبلغ مذکور(روز8000تومان و در شب10000تومان) و مقایسه این سالن با سالن شهید رجایی و تختی و آزادی گناباد بود که به مراتب امکاناتش بیشتر هست ولی قیمتهای تا حدودی غیر عادی بود.که در پایان تقریبا آقای حسن اسماعیلی به عنوان نماینده از طرف ورزشکارها عهده دار هزینه ها به صورت توافقی با شورا شد.
خبر بعدی اینکه آقای اسماعیل صدیقی به همراه خانوا ده روز 14نوروز از سفر زیارتی حج عمره تشریف آوردند.
خبر آخر هم اینکه چنان حالم خرابه گر بدانی
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام خدمت دوستان
اگر بتونم امروز چند خبر تا نماشوم منویسم.العان که میم ور جه بدر شم(گناباد)
عرض شود که ده خیابونه مدرسه ها یک خط سفیده بکشیدند که اگر قسمت شه و به چش نشن مین جدولکشی کننده.حالا مچم مو چنی فکر مکنم یا بقیه هم عقیده اونا هنچییی.اخر قدیما که پندرم بیشتر ور هم مگشتند و خور اقذر ده کارا نه مملیدند.کی بده که اینا بلوکه برختند؟هنوز حالا بعد از چند ماه اومدند یک خطه سفیده بکشیدواز احتمالا چند ماه دگه یک نفره بخه مه یک کلنگه بزد و چند ماه بعدش یکه خه بیل بخه مه اونه که او خه کلنگ ور کنده خه خاکا و پلاستیکه که دولختا اوردر وه در رخت.اووخ ان گفته خدا بیامرز راس خشدی.
البته العان هم یک کمه شایعه ور سر پیمانکار ای کار راست کردند که بهتری بمونم تا مشخص شدی.
خبر بعد ایکه از روز هفتم هر شه بچه ها مرن به ته حسینیه به والیبال که ای مساله باعث اعتراض بعضه ها شده که مگن باعث شده کار حسینیه از روال اصلیش خارج شه.مگن ده همی حین یک سری کاره دگه هم شده که اگر گوشه دمی همه مفهمن که کی بده..
خبر اومده که دو دختر از دی ده جهه دگه عقد شدند که یک کدومشر قطعی مدنم و یک کدومش هنوز اطمینان ندرم ولی 80درصدستی.اوکه که قطعیست ده بیدخت عقد شده و اوکه دگه هم مچم ده کجه.
یک مطلبم ده اخر گویم و او ایکه همه برفتند ور رده کاره خا و به قول معروف روزه که مومدند کله ماشینه اونه ده پیی بود و روزه که مرفتند ده بالا از بس که صندوقار بار کرده بدند.به نظر مو حیفه که ادم ده بعضه وختا ده دی نبشه.یکه ایام عید و یکم ایام محرم.چون اونه که ده شهراستن که از ترس کاره که عوض دره و از ترس دوری راه و از دسته خرجه بالا جرعت ندرند خیلگه به دیدن هم شن حتی برارا.ولی ده ای ایام راحت متونن همر بینند خه دله خوش و به خرج جیب آقاجون.الته ای روزا که ده دی راه مری و هر چه به گرمی هوا نزدیکتر مشی یک کمه غمباد ور دله ادم مریزه.تا دیروز در هر سره چار پنج ماشین پراید و پژو و (پیکان وانت)داشت ولی امروز پندری غیر از هموکه ته پراتز چیزه دگه بنه مونده او هم که یکسره ده علف عجاله.
هوای بارانی ، راننده تاکسی و اختلاس 3000 میلیاردی
مسافر : نوش جونش !
راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی ؟
مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیارد تومن خورده
راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟
مسافر : نه ! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم . مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
به نظرم چغوکه ده ته شهرا بنه منده چون هرکر که مویاد بود کردم ده دی بدن.
دیروز هم آقه مسعودی از دی و آقه جوانبخت از اروک داماد شدن.دهولیا هم تا جه که تونستند دمب بجمبندن.حالا یا مو خیله ان گفته یک بنده خده خودمر شیخه مگیرم یا اینا خیله چیزه عنیین.
اخر مچم چو اقذر از ادهه اونا قیضی مشم.دیروز ظاهار از یک طرف صدا میه اشهد ان علیا ولی الله و از یک طرفه دگه صدا میه آه آه آه مطلبو بگیر مو هم دیوسط فقط مرگ به دهولیا ریی مکردم.مچم مطلبو بگیر چه ربطه دره به رقصیده.
یا یک وخته مگش جووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونم که تا پیشون قبر مردهشر آباد مکنم.اخر بی پیرا اینا دگه کسبیه؟پری روز ظهر ور سر چاه بالا رد مشم نزدیک ده دوزده نفر ده زیر درختا نشستین خور خه آبکی و دودکی مسزن.واز یکه خه مو بود مگه نگا ای خونوعده ها اومدن بیجا به سیزده بدر.مچم عاقبت ما مردم مه به کجه رسه.
به یک دهولی اوردنه از 20 روز پیش هماهنگ مکنم خه یعقوبی و غیره .مگه گفتش این راه که میروی به ترکستان است.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت دوستان عزیز بیمرغی
اخبار عروسیهای دیروز و امروز به این قرار بود.دیروز ظهرآقای احمدی فرزند حمید مراسم عروسی همراه با ارکست داشتند که تا حدود ساعت 5 عصر به طول انجامید طوری که این آقای غلامی که میخواست از سفر کربلا بیاد به مشکل برخورده بود و نصف مردم جای مجلس آقای احمدی بودند ونصف دیگه جای مجلس آقای غلامی.
ساعت حدود 5 عصر آقای غلامی به همراه خانمشان از سفر اومدند و با مدیحه سرایی حاج عباس فرخی در مسیر منزل قرار گرفتند.نماز مغرب و عشاءکه جماعت خیلی زیادی در مسجد جمع شده بودند بدون پیش نمازخوانده شد و لازم به ذکره که تقریبا تمام مسجد پر از جمعیت بود ولی به صورت فرادا نماز میخوندند.
پس از نمازجشن مفصلی از طریق بچه های گروه انتظار با همراهی و اجرای نمایش توسط گروه نینوا از گناباد به سرپرستی حاج آقای غلامزاده اجرا گردید.در ضمن من دیروز گفتم که شنیدم ایشون 700 تومن گرفته ولی پس از تحقیق مشخص شد این موضوع از ریشه دروغ بوده وپولی درکار نبوده و ایشان به دعوت امام جمعه شهرستان جهت اینگونه جشنها اجرای نمایش دارند.
دیشب جمعیت خیلی زیادی داخل حسینیه برای دیدن نمایش و پس از اون صرف شام جمع شده بودند که تقریبا داخل حسینیه پر از جمعیت شده بود
امشب همینطور برای آقای هادی فرزانه از روستای اسو که قرار است از سفر زیارتی نجف اشرف و کربلای معلی برگردند یک همچنین جشنی برگذار خواهد بود.
امروز ظهر مراسم دامادی آقای داوود مرادی فرزند حاجی مراد نیز برگذار میگردد .
بسم الله الرحمن الرحیم
عید همه دوستان مبارک
امروز صبح مراسم سال تحویل در محل امامزاده احمدابن موسی با قرائت زیارت عاشوری برگذار گردید و پس از تحویل سال حاضرین با چای و شیرینی پذیرایی شدند .
امروز دو مجلس در بیمرغ برگذار بود که هر دو مجلس همراه بود با ساز و آواز و رقص .
مجلس اول متعلق به دامادی آقای علی قاسمی فرزند محمدعلی بود که ظهر امروز برگذار شد و مجلس دوم مراسم ختنه سوران فرزند آقای حسن رضا فرخی بود که امشب برگذار شد.
دلم میخواد اینجا زیاد صحبت کنم ولی چه کنم که نمیشه
واموندی از ما
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر الیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حَوِّل حالِنا اِلا اَحْسَنِ الحالَ
امروز 29 اسفند سال نود هستش و پیشاپیش این عید و سال نو رو به همه دوستان تبریک عرض میکنم.امیدوارم امسالمان بهتر از پارسال و هر سالمان بهتر از سال قبل باشد.
آمدم عرض تبریکی داشته باشم . چند خبر رو تبتر وار بگم و جیم باله جعده
لهجه بیمرغی
خبر اول ایکه شیر اه که مستن ده جلو خونه عباس سپهری بگذرند العان ده جلو خونه آقه گوهری بگذاشتنده.
خبر دوم که چند روز بود که درختکارا برفته بدند به ثم علی تا درختیشر هرس کنند.گویا خیله وضعش خراب بده.لازم به ذکری که درآمد ثم علی خرج امومزده مشه.
خبر بعدی ای که دوشنه و دیروز دولخته خیله خرابه شده بود که دقیقا از سعت 12 شه تا یک و نیم برف ده بار اومد و مبرید.صحاب هم یک باد خنکه و راه افتیده بود.العان هم اذو دادند و ادما مرن به جه حسینیه نو خورند.لازم به ذکر که دمدونه پسه حجه عباس فرخیست و ساعته حدود 11 از امومزده اومدن و نماشم هم قرارست ده ته حسینیه حدود ساعت 6 مراسم جشنه توسط یک گروه فرهنگی هنری از گناباد برگذار شه.البته مو یک حرفه شنیدم که مچم راستی یا دروغ.مگفتند که 700 تمن به برنامه امشه وه ای گروه گنابادی دادند.مچم شاید خیله گروه خوبن ولی ما که خوده ما از خوده خا گروه فرهنگی هنری انتظارر درم به چشه به اینا بها ندم.کار همی گروه دی به جه رسیده بود که از رشتخوار از اینا دعوت کرده بدند که بین به اونا برنامه اجرا کنند ولی چون ای گروه یک متولی خواه ندره و یک نفره نیست از اونا حمایت کنه حاله روزه اونا چنی شده.بالاخره که حیفه.تزه داشتند وه راه مفتیدند که چنی یکه اونار تحویل نگرفت و روحیه خوار از دست دادند.حالا شاید ای قضیه هفتصد تمن دروغ بشه چون ده ای دی ادما زود دروغ ور سر هم مکنند ولی اگر همینه ته دیر به عوض هفتصد تمن 200 تمن ندند خوده خوار به مجلسه ادما مکشن.
خیله خوب.حالا خوب بو مستم خبرار تیتر وار وادم.
اگر یکه مکه هست که ده ای روزا ده دی نیستش یک نده بدش
یا علی