بسم الله الرحمن الرحیم
نمدنم چشه بنویسم.انه اومدم دو کلمه بنویسم که نگن گنگه.سبا صاحاب حدود سعته 9 کربلاییا مین برن به مشد تا پس سبا بنا به اخبار رسیده سعته5 صاحاب سوار هواپیما شن برن به کشور عراق.البته پیش از رفته سعته 7 مین ده
خا زیارته اونا قبول جه بقیه هم خلی.کار نونویی بیمرغم خوب گردوست و نونه خوب انصافا پخت مکنش.
بیمرغیا هم و سر کار شدن.دگه نمیدی بیمرغیا چرخ زنن زمینه خوار از استانه واستونن چون به اونا کار ودی شده.اخر چند وقت شده پیمانکار ای پل اول بیمرغ از بچه بیمرغیا به کاگری استفاده مکنه.دگه کمره ما بستست.البته ناگفته بنه موندی که رشنوندیا هم که خیله بیکاری ور اونا فشار اورده بود هم کار ودی کردن.مگه همه خه هم بسیج شدند که بیمرغر راست کنند.العان هم ده کوچه مدرسه ها همه اونا وه سر کارند.خا خدار شکر.
مچم ای قصره بی دره پیکرر به کی راست مکنند ولی خا احتمالا از مونه همو بلوکه ها و جعده سازیا به ادما کار ودی شه.از اتاق فکرم که خبره نمشه تا مو دیجا بنویسمی.ده سایته آقه عطاردی هم که چیزه بنه منویسن.خا ای هم از کم توجهی جمع مردم به ای تشکلی که هدفش کمک به بیمرغ و بیمرغیی.
از والیبال هم چنی خبردار شدم که از هر والیبالیسته به هر هفته 2000تمن وامستونند تا خه مسولان مربوطه یک فرمه حساب کننده.تا دو سه شه پیش هم که دوته بزی مکردند ولی العانر خبر ندرم.
یک اخباره دگه.مگه ده بینه زنا شایعه افتیده که یک بچه ریش و سبیل داره ده قاین بدنیا اومده و ده بیمارستان وه گپ اومدش گفتش که تمام بچهه زیر پنج سال یا یک سالر حینا کنه یا نی که یک اتفاقه بد خفتید.حالا نصفه بچها کله اونا حینا دره.اخر جا ندردی گربونتر از پوزده جا جر دی.البته ای خبر ده روستهه دگه هم هست و از قراره معلوم ده روسته گ از همه جها بیشتر طیفو کرده.
نظره شما چشه همی اخبارر به صورت صوتی هم دی پیی قرار دم
سلام مجدد
دوست خوبمون "وهب" دوباره یک مطلب خیلی جالب برامون فرستادند که حیفمون اومد در اختیار شما قرار ندیم.
خاطره ای از سید مرتضی آوینی
احتمالاً زمستان سال 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و ... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا سلام الله علیها بی ادبی میشد. من این را فهمیدم. لابد دیگران هم همین طور، ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم. با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتما منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم. اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: "خدا لعنتت کند! چرا داری توهین میکنی؟!" همه سرها به سویش برگشت در ردیفهای وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکی بر سرش بود و اورکتی سبز بر تنش. از بغل دستیام (سعید رنجبر) پرسیدم: «آقا را میشناسی؟» گفت: «سید مرتضی آوینی است.»
این هم لینک کامل همین خاطره: روشنفکران ما و سینمای روشنفکری
سلام
این هم نظر یکی از خوانندگان وبلاگ به اسم "وهب" است که براتون تو وبلاگ میزارم:
چند نکته در تقویت مهارتهای ارتباطی
1- اولین گام این است که به همان گونه که مایلید و می پسندید با شما رفتار شود با دیگران برخورد کنید. و از آنچه در دیگران می بینید و نمی پسندید دوری کنید.
2- ذهن زیبا، زبان را زیبا می کند. لذا اولاً نسبت به دیگران ذهنیت منفی نداشته باشید که اگر ذهن منفی داشته باشید قطعاً در نگاه و زبان شما نیز بروز یافته و باعث رنجش دیگران شده و تعامل فی مابین را تلخ و گزنده خواهد کرد .ثانیاً با مطالعه کتب اخلاقی، عرفانی و تحصیل مهارت های ارتباط مؤثر و مفید با دیگران ذهن خود را با زیبایی های اخلاقی، به زیبایی مدیریت کنید
3- ضمن رعایت اصل ساده پوشی و ساده زیستی مرتب بودن و آراستگی را نادیده نپندارید. ظاهر شما باید نمایانگر باطن شما باشد. پوشش و آراستگی می بایست بر اساس آموزه های دینی طراحی و انتخاب شود. اصل مهم در این خصوص پوشاندن ویژگیها و خصوصیات بدن از نامحرم است.
4- در مجالس و محافل شادی و عزای دیگران مشارکت داشته و با آنان (البته در چارچوب شرع) همدلی و همنوایی داشته باشید.
5- از مجادلات و مباحث تلخ و آزار دهنده بشدت پرهیز کنید.
6- نه قهر کنید نه قاطی شوید : مراودات و آمد و شدهای خود را با خویشان و دوستان در حد اعتدال (نه افراط و نه تفریط) حفظ کنید. رفت و آمدهای زیاد موجب دلزدگی و آزردگی شده و منجر به تنش ها و چالش های فرسآینده خواهد شد. همانطور که معاشرت و مراوده حداقلی نیز موجب کاسته شدن مهر و محبت و علاقه فی مابین خواهد شد.
7- اگر قهر و قطع رحمی بین دوستان و خویشان ایجاد شده در جهت اصلاح و دوستی بین آنان تلاش کنید.
ادامه مطلب ...بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت دوستان
جدیدترین اخبار بیمرغ از این قرار است که روز چهار شنبه قرار است حدود 35 نفر از اهالی که اکثرا از خوانواده های جوان و تازه داماد هستند به سفر زیارتی نجف اشرف و کربلا بروند.البته تازه داماد به معنای این که چند سالی بیشتر از زندگیشون نمیگذره.این کاروان روز پنج شنبه از فرودگاه مشهد به مقصد عراق پرواز داره.
خبر بعدی از برگذاری اتاق فکر در مشهد مقدس هستش که بنده هیچ گونه اطلاعی از اون ندارم
خبر بعدی هم از گودالهای حد فاصل چاه جهاد تا روستا هستش که داخل هر گودالی دو سه نفر به صورت شراکتی در حال دود کردن سیاهی ها هستند تا چشماشون سفید ببینه.الان هم به یک بنده خدایی زنگ زدم گفت دارم پشت چاه جهاد دود میکنم البته برای چایی.
از این که خبر کوتاه هستش عذر خواهم .خداحافظ
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام
دیروز ظهر نونویی بیمرغ دوبره شروع به کار کرد البته حجه رمضونه رشیدی به صورت ماهیانه اجاره کرده و اگر درست گفته بشند ماهه 100هزار تمن میش به اونجه اِجَرَه وادش.یک دستگاهم اوردش که زوله نور دو ته مندزن و از ایبر دگه پهن شده خارج مشدی.گویا 800 تِمَنِه قیمته دستگاهش هست.
یک نفر شاطر هم اَوُردِش که یقی فلوقذر هم وَ او مدش.مهدی شرافتی هم کمک مکنه.
مو هم امروز سه نونه لواش واستوندم به پوصدتمن.حقیقت هیچه جه نونه گرمر بنه مگیره.اگر قرار بشه ادم نونه تفتو بخره واز بعد از یک ماهه از فریزر بدر یردی بخوره ،بدرد نه مخوردی.ولی چنی که
ادامه مطلب ...بسم الله الرحمن الرحیم
چند وقت هست که نانوایی بیمرغ تقریبا به حالت تعطیل در اومده و دیگه پخت نون نداره.
اینطور که خبر اومده هر هفته ای دوبار یک پراید سفید پر ازنون تافتون به بیمرغ میاد و مردم نونشون رو از ایشون تامین میکنند.قیمت هر نون هم 500تومنه.
حالا حرف اینه که چرا نونوایی که با پول هیئت خریداری شده باید به این وضع در بیاد.البته من در جریان علت اصلی کم کاری نونوایی نیستم ولی اگر یک شاتر خوب با نان لواش باشه همیشه مردم آماده صف کشیدن جلو نونوایی رو خواهند داشت.
نان گرم چیزی هست که همه خواستار اون هستند ولی به شرطی که کیفیت خوبی داشته باشه..
البته الان کار نانوایی بیشتر پخت قطاب و کلوچه محلی(کلمبه) هستش که امیدوارم دوباره به کار اصلیش برگرده.
خبر بعدی که بازم من به طور کامل خبر ندارم چون اینجور خبرها متاسفانه خوب اطلاع رسانی نمیشه به چه علت من نمیدونم. پرداخت وامهایی است برای خود اشتغالی با کارمزد 7درصد و شروع پرداخت اقساط اون پس از سه سال هستش .که بسیار وامهای خوبی هست وطرفدار هم زیاد داره ولی اطلاع رسانی درستی نمیشه.حالا علت عدم اطلاعرسانی رو باید از کی پرسید...
خبر بعدی هم اینکه دیشب به مقدار کمی بارندگی در روستا داشتیم.به قول معروف یک سنگر ترّه شو(جدید)
با سلام ;وقت بخیر
دیروز بعد از ظهر ساعت 19 در محل امامزاده جلسه اتاق فکربر گذار گردید.مضمون این جلسه برسی نحوه و موضوعات جشن نیمه شعبان امسال بود.
خبر دیگر که چندان خوش آیند نیست درگذشت خانم فاطمه شکفته دختر مراد شکفته و عروس خانواده محمد علی شفیعی از روستای اسو میباشد.این اتفاق ناگوار در پی بیماری قلبی ایشان به وقوع پیوست که دو روز گذشته در روستای اسو برای ایشان مراسم ختم و عزاداری برگذار بوده است.روحش شاد.