خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی
خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرنامه دی یا بیمرغ

خبرهای روزانه وهفتگی از روستاهای بیمرغ، اروک و اسو گناباد در خبرنامه دی

مگه گفتش خندم میگیره

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از بازیگرای تلویزیون که تو نقش خان پایین برره بازی میکرد تو یکی از فیلماش تکه کلامش این بود که خندم میگیره

حالا منم خندم میگیره

از چیزایی که این روزا میبینم خندم میگیره.از یک طرف یک عده یک جا جمع میشن با نام اتاق فکر که برای روستا تصمیم بگیرند و برای مهاجرت از روستا چاره ای پیدا کنند از یک طرف هم افرادی که خودشون به صورت خود جوش شروع به کار کردند از طرفغ بعضیها مورد فشار قرار میگیرندودیگه حتما همتون فهمیدید منظورم کی  و چی هست

منظورم مغازه آقای علیزاده کنار جاده است و مغازه علی مرادیان هست که الان در حال دیوار چینی اون هستش.



والله این که میگن این زمین مال شورا است یا مال یک نفر شخصی هست نباید مساله ای بشه که جلو پیشرفت بیمرغ رو بگیره.دیروز آقای شورا به همراه آقای قربانی و دهیار روستا به محل ساخت مغازه جدید مراجعه کردند و گفتند که این زمین متعلق به شرکت هست و شما نباید کارکنی.اقای مرادیان در جواب گفته من این زمین رو از آقای فنایی خریدم.مسئولین محترم هم در جوابش گفتند پس برای آب و برقش هم برو پیش همون آقای....

حالا اینجا چند مساله پیش میاد .یکی این که شرکت چه نیازی به این زمین داره.آیا واقعا نیاز دارند.آیا میخوان شرکت چند مرنظوره بزنند یا فقط قصد اینه که جلو کار رو بگیرند.

دوم این که شورا مسالش رو باید با آقای فنایی حل بکنه نه که فشار رو بالای اینا بیاره.چون همه جاهای دنیا کسی نمیاد از کسی که چیزی رو خریده شکایت کنه بلکه اونی که فروخته آیا حقی در فروش داشته یا نه

سوم اینکه این جنگ و دعواها پای آستان قدس رو دوباره به املاک روستایی ما باز میکنه و نه خونه ای برای ما میگذارند و نه زمینی

چهارم این که تو کشور  و تو همه جاها وقتی از یک لحاظ دچار مشکل هستند سعی میکنند برای رفع مشکل اون مورد به کسانی که وارد اون کار میشن خیلی آسون بگیرند و گاهی از وقتها حمایت میکنند و وامهایی میدهند به قول معروف از مالیات معاف میشن و گمرک و تعرفه نمیدونم چیچیک بهشون تعلق نمیگیره تا این که اون صنعت پیشرفت بکنه.ولی ما سر یک مساله که بین شورا و کسی که ادعای مالکیت زمینها رو داره به راحتی قابل حل هست باید جلو پیشرفت روستای خودمون رو بگیریم.حالا اگر همین آقای علیزاده مغازه رو ول کنه بره گناباد با درآمد بهتر کار بکنه و این کولرها همگی فصل تابستون رو دست صاحباش که یک مشت پیرزن و پیرمرد هستند، بمونه یا این همه وسایل برقی برای تعمیر روی زمین بمونه و یا هم مجبور بشن انتقال بدن گناباد و چند روز دیگه برای تحویلش با یک هزینه آنچنانی دوباره راهی گناباد بشن یا پیغام و پسغامها برای قومهای گنابادی شروع بشه که برو فلان وسیله برقی من رو از فلان مغازه بگیر هزینش رو هم حساب کن ،خوب اگر با این کار درست میشه که بسم الله.الان برین در مغازش رو تخته کنیدو اون یکی دیگه هم دیواراش رو خراب کنید.وقتی اتاق فکر که خود شماها شرکت کننده هاش و اعضاش هستید بعد چند سال به این نتیجه رسیده که کنار جاده مغازه درست بشه تا سرمایه سایر روستاها جلب و جمع بشه برای پیشرفت ما، چرا ما باید مخالفت کنیم و مانع بشیم.اگه به من بود که این زمینها و امکانات رو به صورت مجانی در اختیار مردم قرار میدادم تا اشتغالزایی بشه و تا جایی که میتونستم حمایت میکردم.الان هم از شورای محترم روستا تقاضا دارم از این طرحها حمایت کنند حتی به قیمت دادن زمین مجانی برای رونق روستا.

یا علی

نظرات 4 + ارسال نظر
حسین غلامی سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ

با سلام
ضمن عرض خسته نباشید با این نظر که شرکت تعاونی شده آستان قدس دیگری موافقم .ولی آنجه که مهم ومهم ومهم.....است ایجادشغل است حتی به قیمت اینکه شورای محترم بیمرغ زمینها را (از شرکتها واشخاصی که بعد از چند سال اقدام به ساخت وساز زمین نکرده اند)مجددا در اختییار بگیرد.وبه افراد جویای کار واگذار نماید
در همه دنیا مرسوم است در زمان واگذاری زمین قید می نمایند اگر تا فلان تاریخ ساخته نشود بس گرفته خواهدشد.

رضا سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:37 ق.ظ http://www.Delnevis-2010.Blogsky.com

سلام
راستش من در جریان این زمین نیستم ولی یکم که خوندمش یاد یه جریان جالب افتادم که خالی از لطف نیست
پدر بزرگ من یه زمین بایر بزرگ داشت که بعد از زلزله بدون اجازه دولت برای مردم توش خونه ساحت و کسی چیزی نگفت (گفتن عیبی نداره، مردم در تنگنا هستند)
بعد که وارد اون خونه ها شدند به بابای من خونه ندادن
بعد از چند مدت فعالیت عمو و پدرم، شورای ده باید برای اونها حقوق و دیتمزدی میداد که نداد، عوضش یه تکه زمین رو به اسم اونا کردن
پدرم دورش دیوار کشیدن که خونه بسازن، شورا جلوشون رو گرفت که این مال عموم و شخصی نیست!!!
مجبور شدن یه زمین گوشه کنارا از یکی از دوستانشون بگیرن که بعد از شروع به ساخت مجدداً جلوشون رو به بهانه ای گرفتن
بعد یه خونه از یکی از همشهریها اجاره کردن
بعد از چند مدت یه عده ای بنده خدا رو تحریک کردن که بندازش بیرون و ما رو انداختن یرون از اون خونه
تا اینکه بالاخره با هر زحمتی بود یه خونه خریدن
خلاصه جریان اون زمین اولی که شورا داده بود گذشت تا اینکه چند مدت قبل دهیاری میخواست اونجا پارک بسازه برای روستا
بدون اجازه وارد شدن و وسایل رو ریختن و چون میدونستن این زمین مال ماست از قبل مامور آورده بودن
ما که اونجا نبودیم ولی عموی بزرگم که اونجا بودن چهارشاخ رو بیرون آوردن به قصد دعوا
اینها هم شزوع به مظلوم نمایی کردن که: مامور دیدی گفتم اینها فلان اند
دیگه کار که خیلی بالا گرفت عموی بزرگم سندش رو آورد که دهیاری زمین خودمون رو بعنوان دستمزد به خودمون فروخته، تازه اون موقع فهمیدن که همون زمانها هم میتونستن بسازن ولی رعایت حالشون رو کردن
گذشت تا اینکه بر اثر مشکلاتی مجبور به مهاجرت به گناباد شدیم
برای فرهنگیان ثبت نام میکردن تو فاز1 که بهشون خونه بفروشن
بابام اونجا ثبت نام کردن ولی بهشون خونه ندادن، تو فاز2 ثبت نام کردن که اونجا هم.....
بالاخره تو فاز3 با کلی دعوا و علم شنگه یه خونه دادن که اینه (اونم با کلی منت)
بعد از مدتی یه بنده خدایی گفته بود فلانی (جزو روسای تقسیم خونه فاز 1 و 2) گفته اگه همون اول 5هزار تومن (اون زمان خیلی بوده) تو پاکت میزاشتن و میدادن دستم تو فاز1 خونه داشتن!!!
بابام هم گفته بودن گور بابای تو اون خونه ایکه اینجوری بخوام بگیرم
خلاصه، منظورم این قسمت آخری نبود، اون قسمت اول که زمینهای ما رو بدون اجازه گرفتن و دو بار بهمون فروختن و آخرش هم.....
فقط چون یادم اومد گفتم تعریف کنم ملت یکم بخندن، ولی انصافاً واقعی بود و فقط گوشه ای از حقایق

حقیقتش چند خطی با موبایل برات درجواب این نظربه زحمت نوشتم ولی تاخواستم ثبتش کنم شارژم تموم و موبایل خاموش شد.حالام شما میتونید با سند برید ادعای زمینای از دست رفتتون رو بکنید

بماند دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ق.ظ

وای چه برخورده ور ابوذر اخه عدت ندرن یکه گوییه د باله چشمت .......... ببخشه معذرت
بهر حال ابوذر جان ما از ای مشکلات دبیمرغ خیله دشته یم شاید بخاطره عدم درامد شورا بده یی که بدون کارشناسی خیله از واگذاریها انجام شده نمونه بارز ش بهترین نقطه یه بیمرغر تحویله بانک صادرات دادم چون آینده نگری نکرده بدم و بعد به ساخته حسینیه و زمینش مشکل داشتم د اطراف درمانگاه هم زمینه زیاده گرفته شده که ماله شرکتی چشه از اینا بگیره ای به اصطلاح سهامدارا مرسه والله ما نمدونم ضمنه ایکه شما ورودی بیمرغر نگاه کنه دل ادم ورشـ .......ه
و نمایه ورودی ده خیله جشت شده ( جوشکاری و اهنگری ) ما بخاطر شاید نگهداری بعضی موسسات امتیازاته مهمه و اونا داده یم و حاله به شرش درمونده یم آیا میرزیده ین مچم ضمنه ایکه گسترشه بیمرغ حتما نبس به سمت جاده اسفالت بشه ( ورودد اصلی ) چون اصلا فرقه ندردی که انباره فلان شرکت د یک سمته دگه بیمرغ بشه و خیله از ای قبیل ( شرکت تعاونی ( با هر اسم و عنوانه )هم یک آستانقدس دگه شده چون از چند طرف بیمرغر بگرفته یش و د محاصره یم ). طبق حرفه خود شما ما اطلاع کامله ندرم شما مار وراه کنه
ای شخص شریف تو هرکه هستی نه نسیه دهم نه وجه دستی
دلخور نشوی از این کلامم جانا تو اگر رفیقم هستی
خط اخرش منظور نظری

خیله ممنون که نظره خوار واداده.حقیقتش مو دلم مست که خیله ها ده ای مطلب نظر دن و یک کمه استقبال شه تا بهتر از نظرات عموم مطلع شم ولی پندری دیجا همه اهل خونده ین نی نظر داده.موفق بشه

ابوذر یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:24 ق.ظ

با عرض سلام وخسته نباشید درمورد اون زمین تا جای که بنده خبر دارم درسال۸۳توسط شورا وقت به شرکت تعاونی عابد ۳بیمرغ که حدودا ۵۰۰ سهامدار دارد واگذار گردید مثل تمامی زمینهای دیگه .درحال حاضر نه دراختیار شورا ست نه شخص دیگه ای حتی من از اقای سروری در مورد تحویل چند قطعه به جوانان سوال کردم که گفتند در حدود اختیارت هئت مدیره نیست و زمین مورد بحث جزءاموال شرکت میباشد .به نظرم بهتره اونایی که می خواهند زمین از کسی تحویل بگیرن یه سری به ثبت املاک بزنند تادر اینده د چار مشکل نشوند.در ضمن بهتر است در مورد مسائلی که اطلاع کاملی ندارید تحقیق کامل بفرماید تاخدای ناکرده گناه کسی را به گردن نگیرید به گفته قدیمیها یکه به قاضی نروید.والسلام

خوب اگه چیزی نمیدونستم که نمی نوشتم.اگر منظورتون از این که تحقیق کنید مطالبی هست که نوشتید اون چیزی که به طور کلی بوده من میدونستم به جز یک سری جزئیات مانند سال تحویلش به شرکت که تا جایی که من خبر دارم شوراهای قبلی بودند و حالا سال 83 یا 73 فکر کنم زیاد در اصل مساله تغییری ایجاد نمیکنه.
و اما ثبت املاک
من نمیدونم مگه زمینها تو ثبت املاک سند شده که به ثبت املاک سر بزنند.اگر منظورتون ثبت املاک شورا هست که راجع به اون هم تا حالا اطلاع رسانی درستی نشده غیر از قولنامه هایی که دست مردم هست

از اینا که بگذریم منظور من این بود که برای این کارها باید تدبیری اندیشیده بشه که افرادی که تقاضای احداث واحد تجاری مانند مغازه یا تولیدی مانند مرغداری و یا خدماتی مانند همین الکتریکی و تعمیرگا ها یا هر عملی که اشتغالزایی داشته باشه ،بکنند براشون سهولت و آسانی باشه تا بشه از این بنبست امروز بیمرغ خارج شد.اامروز نوده پشنگ با410 خانوار یا گیسور با 400 خانوار و روشناوند با حدود 900 خانوار به شدت نسبت به بیمرغ 290 خانواری پیشرفت دارند.
اگر بخواد به این شکل پیش بره یک روزی افرادی که از بیمرغ رد میشن با تابلو زنگار زده ای مواجه میشن که روش نوشته شرکت تعاونی امید بیمرغ.بعد با خودشون میگن اینجا یه زمانی روستایی بوده و شرکت تعاونی هم داشته.
شما آقای فرزانه که شورای روستا هستید بهتر میتونید کمک بکنید.حالا آیا این زمین خیلی برای شرکت تعاونی حیاتیه؟
یعنی به هیچ وجه ممکن نیست که این زمین در اختیار دیگران قرار بگیره؟
واقعا اگر شرکت تعاونی هم قصد داره اینجا کاری انجام بده بسم الله
ولی نه که مثل خیلی از بناهای دیگه بیمرغ ناتمام بمونه.
این مساله که بعضی از دوستان ادعای صحرای ملکی دارند اگر بتونند به این بهانه مقادیری از زمینهای بیمرغ رو سند دار کنند به نظر بنده نباید چیز بدی باشه هر چند که ما مقیّد هستیم به قانون و این که هر کاری باید قانونی داشته باشه . در روستای ما هم باید خیلی کارها قانونی انجام بشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد